نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۱ - داستان موبد صاحبنظر
موبدی از کشور هندوستان
رهگذری کرد سوی بوستان
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » فی وصف حاله
گل فشانی کردهام زین بوستان
یاد داریدم به خود ای دوستان
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۷ - در قبول نمودن نصیحت و بیان ادیان و ملل مختلفۀ مخترعان و توضیح دین هدی که طریقۀ آل مصطفی و مرتضی است
بود ابراهیم چون از دوستان
آتش آمد بهر آن شه بوستان
عطار » مصیبت نامه » بخش دهم » بخش ۱ - المقالة العاشر
گفت ای خلوتسرای دوستان
پای تا سر بوستان در بوستان
عطار » نزهت الاحباب » بخش ۲۰ - نالیدن بلبل در فراق گل
بلبل از باد صبا در بوستان
نوحه میکردند بهر دوستان
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۹ - قصهٔ سوال کردن عایشه رضی الله عنها از مصطفی صلیالله علیه و سلم کی امروز باران بارید چون تو سوی گورستان رفتی جامههای تو چون تر نیست
کوری ایشان درون دوستان
حق برویانید باغ و بوستان
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۵ - قصهٔ آنک کسی به کسی مشورت میکرد گفتش مشورت با دیگری کن کی من عدوی توم
هر که باشد همنشین دوستان
هست در گلخن میان بوستان
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۷ - مثال دیگر هم درین معنی
پیل باید تا چو خسپد او ستان
خواب بیند خطهٔ هندوستان
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷۸ - مجرم دانستن ایاز خود را درین شفاعتگری و عذر این جرم خواستن و در آن عذرگویی خود را مجرم دانستن و این شکستگی از شناخت و عظمت شاه خیزد کی أَنا أَعْلَمُکُمْ بِاللَّهِ وَ أَخْشیکُمْ لِللَّهِ وَ قالَ اللهُ تَعالی إِنَّما یَخْشَی اللهَ مِنْ عِبادِهِ العُلَماءُ
آب حیوان قبلهٔ جان دوستان
ز آب باشد سبز و خندان بوستان
مجد همگر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۹
صبح است یا نور قمر یا آینه یا روست آن
شام است یا مشکین زره یا غالیه یا موست آن
دوش است و بر یا گردن است یا قاقم و دیبای روم
عاج است یا بلورتر یا ساعد و بازوست آن
ابروست یا قوس و قزح یا عنبر تر بر قمر
[...]
سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۳۱
پای در زنجیر پیشِ دوستان
بِهْ که با بیگانگان در بوستان
سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۳ - سبب نظم کتاب
دریغ آمدم زآن همه بوستان
تهیدست رفتن سوی دوستان
سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۳ - سبب نظم کتاب
گل آورد سعدیْ سوی بوستان
به شوخی و فلفل به هندوستان
سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۱۳ - حکایت در معنی رحمت با ناتوانان در حال توانایی
یکی را به زندانْ درش دوستان
کجا مانَدَش، عیشِ در بوستان؟
سعدی » بوستان » باب نهم در توبه و راه صواب » بخش ۸ - حکایت
یکی حجره خاص از پی دوستان
در حجره اندر سرا بوستان
سعدی » بوستان » باب نهم در توبه و راه صواب » بخش ۱۱ - موعظه و تنبیه
پس از ما همین گل دمد بوستان
نشینند با یکدگر دوستان
سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۳۱
پای در زنجیر پیشِ دوستان
بِهْ که با بیگانگان در بوستان
شنیدم گوسپندی را بزرگی
رهانید از دهان و دستِ گرگی
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۹۴۲
دورم دریغ موسمِ عشرت ز دوستان
نزدیک شد که باز شود تازه بوستان
یارم نمی خورد غم من هیچ و من همه
خون می¬خورم به جای مِی آخر نکوست آن
هرگز نداشت بی گره کینه ابروان
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مگر آرزوی دیدن ما در و دوستان و خویشان او را باز به دهلی آورد:
خنده زنان همچو گل بوستان
چشم گشادم به رخ دوستان