گنجور

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - در مدح امیر ابویعقوب یوسف بن ناصرالدین

 

امیر این گویدم زیرا که او دلها نگه دارد

به نزد خویشتن هرکهتری را پایگه دارد

چه باشد گرچو من مداح در هر شهرو ده دارد

ز مدح اندر نماندهر که از رادی سپه دارد

به نزد میر ابو یعقوب نیک ایمن نگه دارد

[...]

فرخی سیستانی
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۰

 

نه میر و شه بود هر کو کله دارد قبا بندد

که میر و شه کسی باشد که عالم را نگهدارد

نخیزد از قبا میری که موری هم قبا دارد

نیاید از کله شاهی که شاهین هم کله دارد

مجیرالدین بیلقانی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۴ - سبب نظم کتاب

 

نقش‌بند ارچه نقش دَه دارد

سر یک رشته را نگه دارد

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۵ - دعای پادشاه سعید علاء الدین کرپ ارسلان

 

هر ولایت که چون تو شه دارد

ایزد از هر بدش نگه دارد

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۵ - صفت بزم بهرام در زمستان و ساختن هفت گنبد

 

کاین درج که‌آسمان‌ ِ شه دارد

وین دقیقه که او نگه دارد

نظامی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۳۱

 

خدایگان جهان شهریار روی زمین

تویی که قدر تو بر چرخ پایگه دارد

شده ست چشم ممالک به طلعتت روشن

از آنک طلعت تو نور مهر و مه دارد

تو بر سرآمده ای از همه ملوک جهان

[...]

ظهیر فاریابی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۷

 

رخی چنین که تو داری کدام مو دارد

خدا همیشه ز چشم بدت نگه دارد

بکش نخست مرا گر گه محبت تست

که بنده از همه بسیار تر گنه دارد

غلام آن سگ کویم که چون شناخت مرا

[...]

کمال خجندی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۱ - استقبال از کمال خجندی

 

کنون چو در طلبش اشک رو به ره دارد

چگونه عقل رمیده عنان نگه دارد

گشاد روی تو درهای رحمت است و خطت

به نام طالع من نامهٔ سیه دارد

چه طرفه هندوی شوخی ست چشم او یا رب

[...]

خیالی بخارایی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴

 

چنان ز بیم رقیبان نظر به ره دارد

که یک زمان نتواند مرا نگه‌دارد

حذر کنید ازان چشم، کاین همان چشم است

که روزگار مرا این چنین سیه دارد

به صد گنه کنم اقرار، تا نداند غیر

[...]

میلی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۳

 

عنان دل ز خودرایی به فریادم نگه دارد

بنالم کاندر آن دل ناله مظلوم ره دارد

دل دیوانه ام را گنج در ویرانه افتادست

گدایی عشق بازی با جمال پادشه دارد

چو گوید کفر مجذوبی به استغفار حاجت نیست

[...]

نظیری نیشابوری
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۳۷

 

زچشم بد خدا آن پاک دامن را نگه دارد

که این پروانه گستاخ در فانوس ره دارد

شکستم شهپر دل را زبیباکی، ندانستم

که این باز سبک پرواز نقش دست شه دارد

مسخر کرد خط آن روی آتشناک را آخر

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴۱

 

درین محیط چو غواص هرکه ته دارد

چو موج به که سر رشته را نگه دارد

شراب روز دل لاله را سیه دارد

چه حاجت است به شاهد سخن چو ته دارد؟

عنان سیل سبکرو به دست خودرایی است

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴۲

 

شراب روز دل لاله را سیه دارد

ازین سخن مگذر سرسری که ته دارد

فروغ مشعل خورشید کرم شب تاب است

چنین که زلف تو روز مرا سیه دارد

چه فیضها صدف از پرتو خموشی یافت

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۴۹

 

شراب روز دل لاله را سیه دارد

چه حاجت است به شاهد سخن چو ته دارد

به داد و عدل بود خسروی، نه طبل و کلاه

وگرنه شاهین، هم طبل و هم کله دارد

برآورد ز گریبان رستگاری سر

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۹۶

 

می مدام دل لاله را سیه دارد

خدا ز عافیت دایمی نگه دارد!

صائب تبریزی
 

رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱

 

نه مهر، خوبی روی ترا نه مه دارد

خدا ز چشم بدت ای پسر نگه دارد

ترا ز ده نگذشته است سال و مهر رخت

هزار طعنه به ماه چهارده دارد

کجا روم چکنم حال دل کرا گویم

[...]

رفیق اصفهانی
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۱۶

 

آن سینه که مهر تو مه دارد

روزی چه شبان سیه دارد

قربان وفای دلی گردم

کو جانب عشق نگه دارد

اقلیم ملاحت را نازم

[...]

غروی اصفهانی
 

میرزاده عشقی » نوروزی نامه » بخش ۵ - تبریک عید متضمن ستایش اعلی حضرتان پادشاه عثمانی و ایران خلدالله ملکها و مدح نظام السلطنه مافی

 

نظام‌السلطنه، سرخط از این دو پادشه دارد

که این سان مرد و، مردانه سر از بهر کله دارد

خداوند این نگهدارنده ما را نگه دارد

گذشت آنگه که می‌گفتند: می خوردن گنه دارد

میرزاده عشقی