بخش ۵ - تبریک عید متضمن ستایش اعلی حضرتان پادشاه عثمانی و ایران خلدالله ملکها و مدح نظام السلطنه مافی
تو گر آیی و گر نایی، روم من خود به کار خود
به حکم رسم نوروزی و مرسوم دیار خود
صراحی را نشانی، چون رفیقی در کنار خود
وز او دستور خواهم در قرار عشق یار خود
بدو این سال نو سازم، محول کار و بار خود
که خوش دارد مرا، این عشق با پاکی و پیروزی
نگارا! اولین گامی که بردارم، به هر راهم:
ترا گویم، ترا پویم، ترا جویم، ترا خواهم
همین امروز هم مدح تو میبایست و آنگاهم
ثنا شاهان ملک خویش و تو، در یک سخن با هم
یکی گو مدح من گوید که مداح دو درگاهم
غلام این دو درگه باد، دائم فتح و فیروزی
خوشا امروز روز ما که خوش شد، روزگار ما
چنین روز خوشی بنگر، چگونه کرد، کار ما
ز هر حیثی خوش اندر خوش، نموده کار و بار ما
تو در این شهر یار ما و این دو شهریار ما
خوشا بر شهریار ما و در این شهر یار ما
خوشا نوروزشان و روزشان خوش، در چنین روزی
نظامالسلطنه، سرخط از این دو پادشه دارد
که این سان مرد و، مردانه سر از بهر کله دارد
خداوند این نگهدارنده ما را نگه دارد
گذشت آنگه که میگفتند: می خوردن گنه دارد
بزن جامی به جام من چه خوش ضویی قدح دارد
که بر ایران و ایرانی، مبارک عید نوروزی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.