چنان ز بیم رقیبان نظر به ره دارد
که یک زمان نتواند مرا نگهدارد
حذر کنید ازان چشم، کاین همان چشم است
که روزگار مرا این چنین سیه دارد
به صد گنه کنم اقرار، تا نداند غیر
که قصد جان من آن شوخ، بیگنه دارد
ببین نهایت شوقم که با هزار جفا
تو اندم که تسلّی به یک نگهدارد
دلا ز دور به حسرت نگاه کن که رقیب
ازو جدا شده و رو به وعدهگه دارد
شهی که لشکر دلها از اوست، بیباکیست
که از غرور کجا چشم بر سپه دارد
ز حدّ شوق من امشب زیاده است مگر؟
که مدّعی نظر آرزو به ره دارد
شکست توبه میلی به دست مغبچهای
که صد خجالت ازو پیر خانقه دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و ترس از رقبای معشوق است. شاعر میگوید که به خاطر نگرانی از رقیبان، نمیتواند آرام بگیرد و چشمان معشوق او را به شدت تحت تأثیر قرار دادهاند. او با صراحت به گناهانی که مرتکب شده اشاره میکند، تا نشان دهد چقدر به معشوق وابسته است و از خود تسلیم شدن را به خاطر نگاه او میپذیرد. همچنین، شاعر به حسرتی که از دوری معشوق دارد اشاره میکند و تصریح میکند که عاشق تنها با یاد معشوق زندگی میکند. او در نهایت، شدت شوق و اشتیاق خود را بروز میدهد و به شکستی که در توبهاش به خاطر محبت به معشوق به وجود آمده اشاره میکند.
هوش مصنوعی: او به قدری از رقبا میترسد که همیشه نگران است و نمیتواند حتی برای یک لحظه به آرامش بیفتد.
هوش مصنوعی: مواظب آن چشم باش، زیرا همان چشمی است که زندگیام را به این وضعیت تیره و تار رسانده است.
هوش مصنوعی: من با وجود گناههای بسیارم اعتراف میکنم تا کسی جز خود او ن understandsاند که آن محبوب بیگناه، قصد جان من را دارد.
هوش مصنوعی: ببین چقدر شوق و اشتیاق دارم که با وجود تمام رنجها، تنها با یک نگاه تو آرام میگیرم.
هوش مصنوعی: عزیزم، از دور به حسرت بنگر که رقیب از تو دور شده و به طرف وعدهگاهش میرود.
هوش مصنوعی: شاهی که در دلها فرمانروایی میکند، نمیتواند از روی خودخواهی به سپاهیانش بیاعتنا باشد.
هوش مصنوعی: شوق من امشب برای دیدن تو به اندازهای است که انگار هیچ حد و مرزی ندارد. آیا ممکن است که کسی که آرزو دارد تو را ببیند، در راه تو نباشد؟
هوش مصنوعی: شکست در تصمیم به برگشت و توبه، بر اثر تمایل و جذبهای است که به دست دختری جوان و زیبا وجود دارد، در حالی که شخصی که در خانقاه زندگی میکند و به عبادت مشغول است، از او بسیار شرمنده و خجالتزده میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خدایگان جهان شهریار روی زمین
تویی که قدر تو بر چرخ پایگه دارد
شده ست چشم ممالک به طلعتت روشن
از آنک طلعت تو نور مهر و مه دارد
تو بر سرآمده ای از همه ملوک جهان
[...]
رخی چنین که تو داری کدام مو دارد
خدا همیشه ز چشم بدت نگه دارد
بکش نخست مرا گر گه محبت تست
که بنده از همه بسیار تر گنه دارد
غلام آن سگ کویم که چون شناخت مرا
[...]
کنون چو در طلبش اشک رو به ره دارد
چگونه عقل رمیده عنان نگه دارد
گشاد روی تو درهای رحمت است و خطت
به نام طالع من نامهٔ سیه دارد
چه طرفه هندوی شوخی ست چشم او یا رب
[...]
درین محیط چو غواص هرکه ته دارد
چو موج به که سر رشته را نگه دارد
شراب روز دل لاله را سیه دارد
چه حاجت است به شاهد سخن چو ته دارد؟
عنان سیل سبکرو به دست خودرایی است
[...]
نه مهر، خوبی روی ترا نه مه دارد
خدا ز چشم بدت ای پسر نگه دارد
ترا ز ده نگذشته است سال و مهر رخت
هزار طعنه به ماه چهارده دارد
کجا روم چکنم حال دل کرا گویم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.