گنجور

 
۱
۲
۳
۴
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۹

 

ز یک شاخ و یک بیخ و پیراهنیم

به بیشی چرا تخمه را برکنیم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۱۲

 

تو ایمن بوی کز تو ما ایمنیم

مبادا که پیمان تو بشکنیم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۲

 

سواریم و گردیم و اسپ افگنیم

کسی را که دانا بود بشکنیم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۱۶

 

همه رای با کاردانان زنیم

به تدبیر پشت هوا بشکنیم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۱۱

 

اگر نام باید که پیدا کنیم

به داد و به شمشیر گنج آگنیم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۳

 

ابا رومیان داستانها زنیم

زبن پایه تازیان برکنیم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیخسرو شصت سال بود » بخش ۳

 

بپوییم و رنجیم و گنج آگنیم

بدل بر همی آرزو بشکنیم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۳

 

مگر بومشان از بنه برکنیم

بتخت و بگنج آتش اندر زنیم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۴

 

همه دست یکسر بیزدان زنیم

منی از تن خویش بفگنیم

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۳

 

یکایک بران گونه رزمی کنیم

که این ننگ از ایرانیان بفگنیم

۱ بیت
فردوسی
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۸

 

خیز تا گل چنیم و لاله چنیم

پیش خسرو بریم و توده کنیم

۱ بیت
فرخی سیستانی
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۰۸ - صف آرائی کردن لهراسپ در برابر ارجاسپ گوید

 

علم اژدهاییست گفتی غنیم

مه از میخهای علم برد و نیم

۱ بیت
عثمان مختاری
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۱ - نامه نوشتن کوش به سوی مانوش

 

بدان تا بدان را ز بن برکنیم

تن بت پرستان به خاک افگنیم

۱ بیت
ایرانشان
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۹

 

خیز تا از روی مستی بیخ هستی بر کنیم

نقش دانش را فرو شوییم و آتش در زنیم

همچو خد و خوی خوبان پرده‌ها را بردریم

همچو زلف ماهرویان توبه‌ها را بشکنیم

همچو عیاران همی ریزیم اندر جام جان

[...]

۱۵ بیت
سنایی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۲ - لشکر کشیدن خاقان چین به جنگ بهرام‌گور

 

باز کوشید تا سری بزنیم

قلب‌گه را ز جایگه بکنیم

۱ بیت
نظامی
 

کمال‌الدین اسماعیل » ملحقات » شمارهٔ ۲۷ - ایضاًله

 

بس پراکنده و پریشانم

ره فراکار خود نمی دانیم

هیچ جرمی نکرده محبوسیم

بی اوامی اسیر زندانیم

همجو خفاش روزکور همه

[...]

۹ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

عراقی » عشاق‌نامه » فصل هفتم » بخش ۱ - سر آغاز

 

چون دم از آشنایی تو زنیم

میل بیگانگی چگونه کنیم؟

۱ بیت
عراقی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳۳

 

در فروبند که ما عاشق این انجمنیم

تا که با یار شکرلب نفسی دم بزنیم

نقل و باده چه کم آید چو در این بزم دریم

سرو و سوسن چه کم آید چو میان چمنیم

باده تو به کف و باد تو اندر سر ماست

[...]

۱۲ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷۲

 

روز باران است و ما جو می کنیم

بر امید وصل دستی می زنیم

ابرها آبستن از دریای عشق

ما ز ابر عشق هم آبستنیم

تو مگو مطرب نیم دستی بزن

[...]

۵ بیت
مولانا
 
 
۱
۲
۳
۴
 
تعداد کل نتایج: ۷۲