فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۸
به خاک اندر افگنده پر خون تنت
زمین بستر و گرد پیراهنت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۳۲
سرت را جدا کردمی از تنت
شدی مویهگر بر تو پیراهنت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد هجده سال بود » بخش ۴ - پادشاهی بلاش پیروز چهار سال بود
گنهکار کردی به یزدان تنت
شود مویه گر بر تو پیراهنت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۹ - داستان کسری با بوزرجمهر
بگویش که چونبینی اکنون تنت
که از میخ تیزست پیراهنت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۱ - پادشاهی هرمزد دوازده سال بود
همی رنگ شرم آید از گردنت
همی مشک بوید ز پیراهنت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۱۰
بدو گفت اینک سردشمنت
کجا بد سگالیده بد برتنت
ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۷۳
صد شکر که گلشن صفا گشت تنت
صحت گل عشق ریخت در پیرهنت
تب را به غلط در تنت افتاد گذار
آن تب عرقی شد و چکید از بدنت
عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۱۳ - رباعی
ای گشته خجل آبحیات از دهنت
سرو از قد و ماه از رخ و سیم از ذقنت
صاحب نظری کجاست تا درنگرد
صد یوسف مصر در ته پیرهنت
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۷۰ - عاشق شدن دختر کوش و انتقام پدر از معشوق وی
اگر سر برون آید از گردنت
جز آن گه که یابند مرده تنت
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۳۲ - رای زدن فریدون با قارن در کار کوش
اگر چند رنجور بینم تنت
بفرسود یال و بر از جوشنت
ایرانشان » بهمننامه » دیباچه » بخش ۴ - در تمثیل جوارح انسان گوید
خرد کدخدا آمد اندر تنت
که تا داند او دوست از دشمنت
ایرانشان » بهمننامه » دیباچه » بخش ۴ - در تمثیل جوارح انسان گوید
بدانبدان آفریده است از این سان تنت
که هست اهرمن سال و مه دشمنت
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۲۰ - تزویج شاه بهمن با دختر شاه مصر
بدو گفت پیروز بادا تنت
که در دام بینم همی دشمنت
ایرانشان » بهمننامه » داستان اندر لشکر آراستن شاه بهمن به رزم فرامرز به کین اسفندیار » بخش ۶ - رزم دوم شاه بهمن با فرامرز پسر رستم
بدو گفت پیروز بادا تنت
به خاک سیه اندرون دشمنت
ایرانشان » بهمننامه » داستان اندر لشکر آراستن شاه بهمن به رزم فرامرز به کین اسفندیار » بخش ۱۱ - رزم سلمان بربری با بانوگشسب و کشتنِ زال سلمان را
چو کُشتی، شدی کُشته دشمنت
تو کردی بد، این بود پاداشنت
ایرانشان » بهمننامه » باز آمدن بهمن از هند به ایران و رها کردن زال و دختران رستم از بند » بخش ۷ - نامه فرستادن زال پیش برزین پسر فرامرز
سرت را جدا کردمی از تنت
ز خون دادمی رنگ پیراهنت
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۵
دان و آگه باش اگر شرطی نباشد با منت
بامدادان پگه دست منست و دامنت
چند ازین شوخی قرارم ده زمانی بر زمین
نه همین آب و زمین بخشید باید با منت
سوزنی گشتم به باریکی به خیاطی فرست
[...]
سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۰
سرو چمنی یاد نیاید ز منت
شد پست چو من سرو بسی در چمنت
خورشید همه ز کوه آید بر اوج
وان من مسکین ز ره پیرهنت