گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۵
۲۲۷
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۷

 

مرآن جای را نامداران یل

همی هرکسی خواند بهرام تل

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۸

 

که از شاه خاقان نپیچد به دل

ندارد به کاری ورا دلگسل

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۲۰

 

سزاوار مسماری و بند و غل

نه اندر خور تاج و دیهیم و مل

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۵

 

گرازه سر گیوگان با نهل

دو گرد گرانمایهٔ شیردل

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۱

 

همانا که فرسنگ باشد چهل

پراگنده از خون زمین بود گل

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۴

 

سپهدارشان رستم شیر دل

که از خاک سازد بشمشیر گل

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۳

 

چو آمد بدر بیژن خسته دل

ز خون مژه پای مانده بگل

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۴

 

دو دستش بزنجیر و گردن بغل

یکی بند رومی بکردار مل

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۵

 

پراگنده رای و پراگنده دل

همه خاک ره ز اشک کرده چو گل

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۵

 

که دل را ز مهر کسی برگسل

کجا نیستش با زبان راست دل

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۰

 

که از خاک خیزد ز خون تو گل

یکی داستان اندر آری به دل

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۵

 

از این گفته گر بگسلی باز دل

من از گفتهٔ خود نیم دلگسل

۱ بیت
فردوسی
 

عنصری » رباعیات » شمارهٔ ۳۳

 

خورشید خراسان و خدیو زابل

از نخشب و کش بهار گردد کابل

غل بر یبغو نهاد و پل بر جیحون

جیحون به پل دارد و یبغوی به غل

۲ بیت
عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۶۲

 

چو سر کفته شد غنچۀ سرخ گل

جهان جامه پوشید همرنگ مل

۱ بیت
عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۶۳

 

بزرینه جام اندرون لعل مل

فروزنده چون لاله بر زرد گل

۱ بیت
عنصری
 

عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۷۸

 

مرا در دل این بود رای و گمان

که کار من و تو بود همچنان

کجا پیش از این کار افروتشال

که بود الفتیشش هماره همال

۲ بیت
عنصری
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۹۴

 

پرسید کسی منزل آن مهر گسل

گفتم که: دل منست او را منزل

گفتا که: دلت کجاست؟ گفتم: بر او

پرسید که: او کجاست؟ گفتم: در دل

۲ بیت
ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۹۵

 

درماند کسی که بست در خوبان دل

وز مهر بتان نگشت پیوند گسل

در صورت گل معنی جان دید و بماند

پای دل او تا به قیامت در گل

۲ بیت
ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۹۶

 

شیدای ترا روح مقدس منزل

سودای ترا عقل مجرد محمل

سیاح جهان معرفت یعنی دل

در بحر غمت دست به سر پای به گل

۲ بیت
ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۹۷

 

ای عهد تو عهد دوستان سرِ پُل

از مهر تو کین خیزد و از قهر تو ذُل

پر مشغله و میان تهی همچو دُهُل

ای یک شبه همچو شمع و یک روزه چو گُل

۲ بیت
ابوسعید ابوالخیر
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۲۲۷
 
تعداد کل نتایج: ۴۵۲۸