نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۵ - داستان جمشید با خاصگی محرم
گفت جوان «رای تو زین غافل است
بیخبری زانچه مرا در دل است
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵
سر عشقت مشکلی بس مشکل است
حیرت جان است و سودای دل است
عقل تا بوی می عشق تو یافت
دایما دیوانهای لایعقل است
بر امید روی تو در کوی تو
[...]
عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۱۴
گر در هیچی مایهٔ شادی و بقاست
ور در همهای قاعدهٔ درد و بلاست
تا در همهای در همه بودن ز هواست
بگذر ز همه و هیچ میندیش که لاست
عطار » منطقالطیر » داستان کبک » داستان کبک
چون ره سیمرغ راه مشکل است
پای من در سنگ گوهر در گل است
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » گفتار نایبی در دم مرگ
مرگ بنگر تا چه راهی مشکل است
کاندرین ره گورش اول منزل است
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » گفتار شبلی که پس از مردن به خواب جوانمردی آمد
هر که دریاهای اشکش حاصل است
گو بیا کو درخور این منزل است
عطار » بلبل نامه » بخش ۹ - جواب دادن بلبل باز را و استغنا نمودن او
مقام عاشقان بالای عقل است
طریق عاقلی در عشق جهل است
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۵ - در سوخت و کشتن اهل خلاف درویشی را بجهة ذکر حدیث الولایة افضل من النبوة
آن دگر گفتا ولایت افضل است
ز آنکه این قول از کلام مرسل است
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۸ - حکایت بر سبیل تمثیل در آنکه اقتدا به پیری باید نمودن و در دو عالم دستگیری داشتن
هر که او از دین و دنیا غافل است
خدمت او لاجرم بیحاصل است
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
گفت در ملک عراقم منزل است
در زمینش پای من اندر گل است
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
هرکه را ایمان حیدر در دل است
خود ورا در پیش عزت محفل است
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۰ - تنبیه در آنکه از غیرببری و بخود روی آوری تا درحجاب نمیری
گفت ای عطّار رفتن مشکل است
زآنکه حبّ این جهانم در دل است
سراج قمری » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲
در پیش من ز بهر طرب کوزهٔ مل است
و این هردو دست کردهٔ آهل در آمل است
گاهی حدیث من ز غزلهای قمری است
گاهی سماع من ز نواهای بلبل است
گاهی ز بوی باده، در این دست عنبر است
[...]
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - مدح
لفظ الهی از ره اطلاق مشکل است
اینجا دگر نه معنی لاهوت حاصل است
عراقی » عشاقنامه » فصل دهم » بخش ۳ - مثنوی
لب لعلت، که روح بخش دل است
برگ گل از لطافتش خجل است
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۵ - ملاقات پادشاه با آن ولی که در خوابش نمودند
ترجمانی، هرچه ما را در دل است
دستگیری، هر که پایش در گل است
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲۶ - مخلص ماجرای عرب و جفت او
آن مرایی در صیام و در صلاست
تا گمان آید که او مست ولاست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۹ - قصهٔ اهل سبا و طاغی کردن نعمت ایشان را و در رسیدن شومی طغیان و کفران در ایشان و بیان فضیلت شکر و وفا
که برو آنجا که اول منزل است
حق آن نعمت گروگان دل است
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۹ - اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل
هین مکن کین موج طوفان بلاست
دست و پا و آشنا امروز لاست