نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۵ - زاری کردن مجنون در عشق لیلی
بر وصل تو گرچه نیست دستم
غم نیست چو بر امید هستم
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۶ - بردن پدر مجنون را به خانهٔ کعبه
گرچه ز شراب عشق مستم
عاشقتر ازین کنم که هستم
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دادن پدر لیلی را به ابنسلام
کامروز چه حیله نقش بستم
تا زآفت آن رمیده رستم
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۱ - وداع کردن پدر مجنون را
بدرود که رخت راه بستم
در کشتی رفتگان نشستم
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۲ - آشنا شدن سلام بغدادی با مجنون
گفتا چه گمان بری که مستم؟
یا شیفتهای هوا پرستم؟
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده
خواندم و سرّ هر ورق جستم
چون تورا یافتم ورق شستم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۴ - سبب نظم کتاب
هر ورق کهاوفتاد در دستم
همه را در خریطهای بستم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۵ - دعای پادشاه سعید علاء الدین کرپ ارسلان
من که محتاج آب آن دستم
از دگر آبها دهان بستم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۳ - عتاب کردن بهرام با سران لشگر
به چنین خوابها که من مستم
خواب خاقان نگر که چون بستم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
چون به همصحبتیش پیوستم
به کلهداریش کمر بستم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
خویشتن را به آب گل شستم
در کلاه و کمر چو گل رستم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
ورق از حرف خرمی شستم
کز زیادت زیادتی جستم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۷ - نشستن بهرام روز یکشنبه در گنبد زرد و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم دوم
گفت: ماما درست شد دستم
چون گل از دست دیگران رستم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم
تو بدان غرقهای و من رستم
که تو شاکر نهای و من هستم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم
رخت او هرچه بود در بستم
وینکه اینک گرفته در دستم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۹ - نشستن بهرام روز سهشنبه در گنبد سرخ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم چهارم
من که هم عقد گوهرش بستم
وا نمودم که جفت او هستم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
باز گفتا مگر که من مستم!
بر نظر صورتی غلط بستم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۵ - شکایت کردن هفت مظلوم
او فرو بسته از دعا دستم
من بر او دست مملکت بستم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۸ - در ختم کتاب و دعای علاء الدین کرپ ارسلان
نام شاهنشهی برو بستم
کاب گیرد ز نقش او دستم
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۸ - در ختم کتاب و دعای علاء الدین کرپ ارسلان
نامه در مرغ نامه بربستم
کاو رساند به شاه، من رَستم