گنجور

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۵۵ - جنگ هفتم اسکندر با روسیان

 

چو دید اژدها پیل سرمست را

گشاد اندر آن خیرگی دست را

نظامی
 

سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۰

 

قاضی ار با ما نشیند، برفشاند دست را

محتسِب گر مَی خورد، معذور دارد مست را

سعدی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸

 

یا رب، که داد آینه آن بت پرست را

کو دید حسن خویش و زما برد دست را

خون می خورد، به سینه درون می رود،بلاست

یارب، که راه می دهد آن ترک مست را

دیوانه بتان نکند رو به کعبه، زانک

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۱۳ - گفتار در ستایش عشق

 

بیا زین کیمیا زر کن مست را

غنی گردان وجود مفلست را

وحشی بافقی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش اول - قسمت دوم

 

ور نبود جامه ی اطلس ترا

دلق کهن ساتر تن بس ترا

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش چهارم - قسمت اول

 

از حوادث تو بشوی آن مست را

کز حدث من خود بشستم دست را

شیخ بهایی
 

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵

 

می کش و مست عشوه کن، نرگس می پرست را

میکده ی کرشمه کن، گوشه ی چشم مست را

آمده فوج تازه ای ، جمله شهادت آرزو

خیز و شراب و دشنه ده ،غمزه ی تیز مست را

خیز و سماع شوق کن، چند به حکم عافیت

[...]

عرفی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۴

 

دلکوب نیست حادثه دنیاپرست را

ماهی ز حرص طعمه فرو خورد شست را

دنیا به اهل خویش ترحم نمی کند

آتش امان نمی دهد آتش پرست را

دست از جهان بشوی که اطفال حادثات

[...]

صائب تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶

 

هرزه برگردون رساندی وهم بود و هست را

پشت پایی بود معراج این بنای پست را

بر فضولی ناکجا خواهی دکان ناز چید

جزگشاد و بست جنسی نیست درکف دست را

عمرها شد شورزنجیرازنفس وا می‌کشم

[...]

بیدل دهلوی
 

حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۵

 

سلطان همّتم، ز جهان شسته دست را

چون سیل، پشت پا زده ام خاک پست را

انصاف، کار محتسب روزگار نیست

یکسان کند معامله، هشیار و مست را

مشکل که پر کند ز تهی کاسگی حزین

[...]

حزین لاهیجی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مغنی نامه

 

برقص آور آن شاهد مست را

بگویش چو بر هم زند دست را

آذر بیگدلی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۱ - رجوع به حکایت حضرت خلیل الرحمن

 

تا ببینی عشق بالادست را

شورش این بختی سرمست را

ملا احمد نراقی
 

قاآنی » مسمطات » شمارهٔ ۶ - مسدس - و له ایضاً فی مدحه

 

همیشه تا بود مکان به بحر آبخوست را

هماره تا در آسمان نحوستست بست را

تقابل است تا به هم شکسته و درست را

چنانکه تند و کند را چنانکه سخت و سست را

قاآنی
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳

 

ساقی پیاله بخش حریفان مست را

آور بطبع صوفی حیدر پرست را

صفی علیشاه
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » زهره و منوچهر » بخش ۲

 

ناف به پایین نبری دست را

نشکنی از بی‌خِرَدی بست را

ایرج میرزا