گنجور

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲

 

این مرا در جهان نه بس باشد

که بدرد تو دسترس باشد

آرزوی من از جهان غم تست

هیچ کس را چنین هوس باشد؟

پیش تو چون سخن ز من گویند

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » ملحقات » قطعات » شمارهٔ ۱۰

 

ز روزگار حذر کن ز کردگار بترس

وگرت بر همه آفاق دسترس باشد

چو روزگار برآشفت و کردگار گرفت

زوال دولت تو در یکی نفس باشد

نه کردگار به تدبیر خلق کار کند

[...]

ادیب صابر
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۷ - در نصیحت فرزند خویش محمد

 

تا بدین پایه دسترس باشد

هرچ ازین بگذرد هوس باشد

نظامی
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۳۵

 

جلال ملت و دین،تو گمان مبر که دگر

به کبریای جلال تو هیچ کس باشد

به هر چه حکم تو سابق شود چو در نگری

قضا هنوز به فرسنگها ز پس باشد

شبی نباشد کاندر دل و دِماغ عدو

[...]

ظهیر فاریابی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۸

 

ایمان بر کفر تو ای شاه چه کس باشد

سیمرغ فلک پیما پیش تو مگس باشد

آب حیوان ایمان خاک سیهی کفران

بر آتش تو هر دو ماننده خس باشد

جان را صفت ایمان شد وین جان به نفس جان شد

[...]

مولانا
 

سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴

 

آن را که نظر به سوی هر کس باشد

در دیدهٔ صاحبنظران خس باشد

قاضی به دو شاهد بدهد فتوی شرع

در مذهب عشق شاهدی بس باشد

سعدی
 

سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۶۹

 

گر جهان فتنه گیرد از چپ و راست

و آتش و صعقه پیش و پس باشد

تو پریشان نکرده‌ای کس را

چه پریشانیت ز کس باشد؟

خونیان را بود ز شحنه هراس

[...]

سعدی
 

حکیم نزاری » رباعیات » شمارهٔ ۸۷

 

یک نکته گر از لفظ مقدس باشد

با من به از آنک با همه کس باشد

چندانک بگوید به اشارت که هنوز

بر هم زدی هم به همین بس باشد

حکیم نزاری
 

اوحدی » جام جم » بخش ۸ - در ستایش سلطان ابو سعید

 

دشمنش گر هزار کس باشد

زو سر تازیانه بس باشد

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۳۴ - در نصیحت ملوک به عدل

 

مال ده، گر چهار کس باشد

یک سر تازیانه بس باشد

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۳۶ - در باب ظلمه و ظلم

 

شهر وقتی که بی‌عسس باشد

چین ابروی شحنه بس باشد

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۲۲ - حکایت

 

گفت: اگر در میانه کس باشد

عشق را این دلیل بس باشد

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۲۲ - حکایت

 

گفته‌ای: بی‌پدر چه کس باشد؟

پدر آسمان نه بس باشد؟

اوحدی
 

جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۸۲

 

مرا به وصل تو گر زان که دسترس باشد

دگر ز طالع خویشم چه ملتمس باشد

بر آستان تو غوغای عاشقان چه عجب

که هر کجا شکرستان بود مگس باشد

چه حاجت است به شمشیر قتل عاشق را

[...]

جلال عضد
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۰

 

نمی خواهم که کسی با آن شکر لب هم نفس باشد

ولی هر جا که شیرین ست غوغای مگس باشد

طبیب احوال من پرسید گفتم زلف او دال است

گر اهل حکمت است او را همین یک حرف بس باشد

از آن لب گفتم ار بورسی دهی بیش از کنارم ده

[...]

کمال خجندی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۶۲

 

جان جاهل به مرغکی ماند

که گرفتار در قفس باشد

حاصل عمر آنچنان مرغی

شک ندارم که یک نفس باشد

روشن از آفتاب خواهد بود

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۶

 

مرا حیات ابد از لبت هوس باشد

که می گر آب حیات است یک نفس باشد

بزیر تیغ تو ای شوخ در صف عشاق

کسی که پیش نیامد همیشه پس باشد

تو آفتابی و با ذره کی شوی نزدیک

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۷

 

با صاحب حسن دیده حس باشد

قطع نظرش ز اهل مجلس باشد

تا از گل رخ بنفشه اش بر ندمد

چشمش بزمین چو چشم نرگس باشد

اهلی شیرازی
 
 
۱
۲