فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۰ - آگاهى یافتن ویرو از بردن شاه ویس را
حصارش درج و در افتاده از درج
کنارش برج و ماه افتاده از برج
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را
ابی گوهر مبادا هرگز این درج
ابی اختر مبادا هرگز این برج
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۲۱ - فی تخلص الممدوح و تلخیص الروح
که در این کار نامه کردی درج
نکنش تا توانی اینجا خرج
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۴ - ایضاً فیالتوکّل
نیمی از بحر جان دوازده دُرج
نیمی از چرخ دین دوازده بُرج
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۱۲ - اندر ترجیح او بر پیغمبران علیه و علیهمالسلام
هفت سیاره و دوازده برج
شده نام ترا خزانه و دُرج
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۱۲ - اندر ترجیح او بر پیغمبران علیه و علیهمالسلام
لام لاتقنطوا لواء فرج
الف احسنوا جزاء حرج
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الخامس فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لانّ فضله ارجح » بخش ۱۹ - اندر صفت شب گوید
مانده ساکن چو گوهر اندر دُرج
هفت سیّاره و دوازده برج
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۱۱ - در بقا و فنای جسم و جان گوید
مکن ار مال را شناسی ارج
زر رکنی به شهر کوران خرج
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۱۹ - در دوازده برج گوید
بنه از گاو بار و از خر خُرج
ندهند اسبت این دوازده بُرج
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۹ - فی صفةالسّعد والنّحس منالکواکب السبعة
همه زین قبهٔ بلند چو دُرج
درشو و آی این دوازده برج
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۵۰ - در بیان طبایع چهارگانه
حال اطباع این دوازده برج
هریکی بر مثال گوهر و دُرج
ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۴
به چرخ و کرخ رسیدم ز لفظ نامه تو
حروف و معنی او را چو درج دیدم و برج
ز درج او به تعجب نظر همی کردم
گهی ز چرخ به کرخ و گهی ز برج به درج
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین
بیار آن ماه را یک شب درین برج
که پنهان دارمش چون لعل دَر دُرج
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۵ - در مدح شروانشاه اخستان بن منوچهر
چندان که به روزی او کند خرج
دوران نکند به سالها درج
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۷ - سپردن فرزند خویش به فرزند شروانشاه
این گنج نهفته را در این درج
بینی چو مه دو هفته در برج
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۳ - وفات یافتن ابن سلام شوهر لیلی
بر گوهر خویش بشکن این درج
بر پر چو کبوتران از این برج
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۰ - صفت خورنق و ناپیدا شدن نعمان
بود هفت اختر و دوازده برج
پیش او سرگشاده درج به درج
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۸ - در ختم کتاب و دعای علاء الدین کرپ ارسلان
لطف بسیار دخل اندک خرج
کرده در هر دقیقه درجی درج
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۶۲ - باز آمدن اسکندر به روم
سخنهای بزمی درین نیم درج
بسی کردم از بکر اندیشه خرج