فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۴ - داستان مهبود با زروان
اگر پیشه دارد دلت راستی
چنان دان که گیتی بیاراستی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۴ - رفتن شاه شام با گلشاه بر سر گور ورقه
همی گفت: ای مایهٔ راستی
چه تدبیر بود آن که آراستی
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۵۰ - رسیدن کوش بنزد فریدون و بند کردن او در دماوند
همی گفت کای برتر از راستی
بدین آرزو دل تو آراستی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت
مرتضی میدان امام راستی
این سخن از من شنو گر راستی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۱ - موعظه در مذمت توجه نمودن به دنیا و نقصان آن و صحبت مردان حق و فایدهٔ آن
خود خلاصیّ تو هست از راستی
جان خود گر راستی آراستی
عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان
گفت عیسی کای مرید راستی
این سخن خوب و لطیف آراستی
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۸ - قبول کردن خلیفه هدیه را و عطا فرمودن با کمال بینیازی از آن هدیه و از آن سبو
گر بگوید کژ، نماید راستی
ای کژی که راست را آراستی
حکیم نزاری » ادبنامه » باب سوم - در احترام فرمان پادشاه داشتن و به رضای او تسلیم بودن » بخش ۳
سخن چون به معنی بیاراستی
ستایش به واجب کن و راستی
حکیم نزاری » ادبنامه » باب چهارم - در راستی و امانت داری » بخش ۱
به گفتار و کردار اگر راستی
به یک دل دو عالم بیاراستی
حکیم نزاری » ادبنامه » باب هشتم - در نکوهش غرور و عجب و دروغ و شکر احسان خداوندگار به جای آوردن » بخش ۱
چو خود را به ظاهر بیاراستی
گواه است بر باطنت راستی
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۲۹ - خردنامه اسقلینوس
به صنعت سخن را که آراستی
چه حاصل چو خالیست از راستی
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۱۷ - مطلع شدن شیخ فقیه از عمل و قول آن شوریده
تا به فکر این کژی و راستی
باشی ای جان راستی ناراستی
بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۸
تعالی الله چه دولت بر سر استی
که می در جام وساقی دلبر استی
دلا با غم چهکارت دیگر استی
که بختت یار ویارت در بر استی
چو دیدم چشم وابروی توگفتم
[...]
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش چهارم » بخش ۲ - نصایح
از دل وجان و زبان گرراستی
غم مخور دیگر که کار آراستی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » آیینۀ عبرت » بخش اول - از کیومرث تا سربداران
از پس زنهار پاپک، گفت با او راستی
کاصلم از ساسان بن دارای بن داراستی