تعالی الله چه دولت بر سر استی
که می در جام وساقی دلبر استی
دلا با غم چهکارت دیگر استی
که بختت یار ویارت در بر استی
چو دیدم چشم وابروی توگفتم
به دست ترک مستی خنجر استی
دلم در بندزلفت شد گرفتار
مسلمانی اسیر کافر استی
عجب دارم که با لعل تو زاهد
به دل چونش خیال کوثر استی
به گردمهر رویت خط مشکین
ویا بر مه خطی از عنبر استی
چو در هجران امید وصل باشد
ز وصلت هجر بر من خوشتر استی
چو عشقت شعله ورگردد به جانم
کجا پروایش از خشک و تر استی
بلند اقبال ساید سر بر افلاک
که خاک پای آل حیدر استی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.