×
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۷۶
مار و غنده کربشه با کژدمان
خورد ایشان گوشت روی مردمان
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۴
سپاه سکندر پس اندر دمان
یکی پرغم و دیگری شادمان
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲ - زخم زدن بانو گشسب بر رستم
که دشمن نسازی به ما شادمان
نیاری شکست اندر این دودمان
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۰ - آمدن فرامرز و شبیخون زدن بر لشکر بهمن
از آن پس فرامرز با مردمان
بگفت آن دل و دیده دودمان
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۶۳ - رسیدن شهریار به بیشه دویم و جنگ او با گرگان گوید
زند شاخ بر ناف فیل دمان
برآردش از جا چو کوه دمان
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۵ - فرود آمدن بر دامن کهسار و گفتگوی اسکندر با مهانش
به دیدار ایشان شد او شادمان
چنین گفت کای نیکدل مردمان
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۹۹ - نامه ی کوش پیل دندان به طیهور
به شهر بسیلا در آمد دمان
به خسرو خبر داد از آن مردمان
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۹۹ - رفتن نستوه با لشکر به جانب ماوراء النهر
چهارم تبیره، سپیده دمان
بغرّید و شد نای رویین دمان
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۶۱ - حرکت کوش و سپاه از آمل برای پیگار با سیاهان مازندران
چو آگاه شد کوش، شد شادمان
که در اندلس یافت آن مردمان
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۱۵ - گفتگوی قارن با سلم در بسیاری سپاه کوش
وزآن روی قارن برآمد دمان
سوی خیمه ی سلم شد شادمان
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۶۱ - خواهش دیگر شاه جابلق از کوش برای روستای بی آب کشورش
شود کشور آباد و من شادمان
برآساید از غم دل مردمان
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۲۸ - کشته شدن سمندان به دست سام و رها شدن قلواد
چو بازار خالی شد از مردمان
روان شد سوی سام پیل دمان
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۰۴ - در چگونگی فرهنگ دیو با تمرتاش
همی گفت ای نامور خادمان
که هستید یکسر مرا همدمان
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۲۰۲ - آمدن فرهنگ دیو و کشتن سهلان و بردن قمرتاش را
کشیدند خوان پیش دیو دمان
نشسته بد آن بدگهر شادمان
۱
۲