چو برگشتن آراست شاه و سپاه
زمین را ببوسید جابلق شاه
ورا گفت کای شاه آزاده خوی
نمانده ست کاری جز این آرزوی
که در کشورم روستایی ست خَوش
در او مردمانی همه شیرفش
همه ساله از آب تنگی دژم
جز از آب باران نبینند نم
که از فرّ سالار دانش پژوه
یکی آب پیدا شود پیش کوه
شود کشور آباد و من شادمان
برآساید از غم دل مردمان
مرا آرزو گردد از تو تمام
به گیتی بماندت جاوید نام
چو کوش سرافراز مر آن شنید
همان گه سپه را بدان سو کشید
یکی روستا دید همچون سراب
در و دشت و کهسار او خشک از آب
دو رویه ز هر روی شش پاره ده
مرآن هر دهی را همه مرد مه
که آن هر دهی بود مانند شهر
ز بازار، وز برزن و کوی بهر
همان بود کز آب بی مایه بود
ز باغ و ز کاریز بی سایه بود
بسی کرده بر راه سیل آبگیر
همه ساله زو خورده برنا و پیر
بنزدیک ایشان یکی کوه ژرف
که هرگز نبودی برآن کوه برف
رسیده سرش سوی ابر سیاه
وزآن روستا بود بر کوه راه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، جابلق شاه پس از بازگشت به کشور، آرزو دارد که در سرزمینش یک روستای خوش آب و هوا وجود داشته باشد که مردم آن همگان نیرومند و توانمند باشند. او نگران کمبود آب در این روستا است که به دلیل خشکسالی، تنها از باران تأمین میشود. جابلق شاه خواستار این است که با کمک یک دانشمند، آبی برای آبادانی کشور پیدا شود تا مردم از غم و اندوه رهایی یابند و نام او در تاریخ ماندگار شود. او پس از شنیدن این خواسته، سپاه خود را برای سفر به سوی این روستا هدایت میکند. در ادامه توصیفی از روستایی خشک و خالی از آب و آبادانی مورد نظر شاه آورده میشود که نیاز به رسیدگی و آبرسانی دارد.
هوش مصنوعی: وقتی که شاه و سپاه آماده بازگشت شدند، جابلق، زمین را بوسید.
هوش مصنوعی: او گفت: ای شاه آزاد و بیقید، دیگر هیچ کاری جز این آرزو برای من باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: در سرزمین من، روستایی وجود دارد که مردمانش همگی نیکوکار و دلیر هستند.
هوش مصنوعی: هر سال از تنگی آب و کمبود آن در دلتنگی به سر میبرند و جز بارش باران، نشانی از رطوبت نمیبینند.
هوش مصنوعی: به خاطر استعداد و مقام بالا و دانش فرد بزرگ، جوی آبی به وجود میآید که به کوه میرسد.
هوش مصنوعی: کشور خوب و آباد خواهد شد و من خوشحال میشوم وقتی که مردم از غمهایشان رهایی یابند.
هوش مصنوعی: من آرزو دارم که نام تو در تمام دنیا همیشه باقی بماند.
هوش مصنوعی: زمانی که کوش سرافراز این خبر را شنید، در همان لحظه سپاه را به سوی آن سمت هدایت کرد.
هوش مصنوعی: روستایی را مشاهده کرد که مانند سرابی در دشت و کوهستان به نظر میرسید، ولی در واقع از آب خشک و بیزندگی بود.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که هر شخصی با دو جنبه و لایه مختلفی از خود در زندگی ظاهر میشود. هر موردی را که بررسی کنی، در واقع شش بخش مختلف دارد و در نتیجه، هر گروه یا جامعهای را که در نظر بگیری، همه اعضای آن به نوعی در کار خود توانمند و ماهر هستند.
هوش مصنوعی: هر دهی مشابه شهری است که دارای بازار و کوچه و خیابانهای مشخصی برای رفت و آمد و زندگی مردم است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که چیزی که از آب بدون کیفیت به دست آمده، مثل گیاهی است که نه تنها از باغ بلکه از چشمههای بیسایه و بیمقدار ناشی شده است. در واقع، این تصویر به کممایگی و نقص کیفیت چیزی اشاره دارد که از منابع نامناسب و کمارزش به دست آمده است.
هوش مصنوعی: هر ساله سیل آبگیر به طور مکرر در مسیر خود آب را به گرده میگیرد، بهطوری که هم جوانان و هم سالخوردگان از آن نوشیدهاند.
هوش مصنوعی: در نزدیکی آنها کوهی عمیق وجود دارد که هیچ وقت برف بر روی آن نریخته است.
هوش مصنوعی: سرش به سمت ابرهای تیره و تار رفته و از آن روستا به راهی که به کوه میرسد، ادامه میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.