نبشته به طیهور کز راه داد
یکی پند من کرد بایدْت یاد
به گیتی نداری جز آن کوه جای
نه بر همسر شاه گیتی خدای
فزونتر مکش پای خویش از گلیم
که باشد ز سرمات یکباره بیم
سیه مار را چون سرآید زمان
یکی سوی راه آردش بی گمان
جهانی همه شاه را چاکرند
ز تو مهترند آن کجا کهترند
نیارند با شاه گستاخ وار
سخن گفتن از مایه ی شهریار
تو را زهره آن باشد ای بیخرد
که شاه جهان از تو کیفر برد
چرا دشمن شه چو پیشت رسید
نبستی مر او را چنانچون سزید
از آن پس که بگریخت آن بدنژاد
کس او را ز شاهان پناهی نداد
ز گیتی تو او را پناه آمدی
چنو نیز بدخواه شاه آمدی
گر این کار را زود دریافتی
به بند فرومایه بشتافتی
بپرهیزی از خشم و آزار شاه
وز آزار داری دل ما نگاه
وگر سر بپیچی ز فرمان من
دل تو بپیچد از آزار من
چو من رخش را همچو آتش کنم
فراوان بکوشی که دل خوش کنم
به جان و سر شاه گندآوران
به جان و سر خسرو خاوران
که آزارم از دل نیاید برون
دو چندان کنم آب دریا ز خون
فرستاده آمد ز دربند کوه
ز بالا بدیدندشان آن گروه
از ایشان بپرسید سالاربار
که با کوه و دریا چه دارید کار
فرستاده گفت ای سراینده مرد
همه سوی پرخاش و تندی مگرد
نه ایدر ز راه کمین آمدیم
فرستاده از شاه چین آمدیم
ز دریا بریدیم یک ماهه راه
یکی نامه داریم نزدیک شاه
سخن باژبان را چو آگاه کرد
همان گه سواری سوی راه کرد
به شهر بسیلا در آمد دمان
به خسرو خبر داد از آن مردمان
از ایشان چو آگاه شد شهریار
یکی را فرستاد با صد سوار
ز دربندشان برد نزدیک شاه
چو دیدند کهسار و آن تنگ راه
همی با دل خویش گفتند کوش
همانا ندارد دل و رای و هوش
کسی آسمان را چه چاره کند
وگر خویشتن چون ستاره کند
همی با سپاهش خورد زینهار
اگر لشکر آرد بدین کوهسار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شامل پیامهای اخلاقی و هشدارهایی از یک شخصیت به شخص دیگری است. در اینجا گوینده به شنونده یادآوری میکند که در زندگی هیچ چیزی جز کوه سرنوشت او نیست و نباید پا را از گلیم خویش فراتر بگذارد. او تاکید میکند که باید از خشم و آزار پادشاه پرهیز کند و به او احترام بگذارد. ضمن اینکه هشدار میدهد در جنگ و خصومت با دیگران، نباید از آستان پادشاهان پیروی کند و در صورت نافرمانی، پیامدهای سنگینی در انتظارش خواهد بود.
سپس، به داستانی دیگر اشاره میشود که نمایندگان پادشاهی به سفری دشوار برمیخیزند و متذکر میشوند که هیچکس نمیتواند به سادگی بر آسمان یا سرنوشت مسلط شود. به طور کلی، متن بر اهمیت احتیاط، احترام به مقام بالا و پیامدهای نافرمانی تاکید دارد.
هوش مصنوعی: در این بیت به این مضمون اشاره شده است که شخصی به من نصیحتی کرده و یادآوری کرده که باید برخی نکات را به خاطر بسپارم. به نوعی نشاندهنده اهمیت درک و یادگیری از پند دیگران است.
هوش مصنوعی: تو در این دنیا هیچ ندارید جز کوهی که در آنجا جای دارید، نه بر همسر پادشاه عالم.
هوش مصنوعی: زیادتر از حدود خودت حرکت نکن، زیرا این کار میتواند موجب به وجود آمدن مشکلات بزرگ و ناگهانی برایت شود.
هوش مصنوعی: زمانی که پلنگ سیاه به پایان برسد، بدون شک او به یک مسیر هدایت میشود.
هوش مصنوعی: تمامی مردم جهان به پادشاه خدمتگزارند، اما تو از آنها بزرگتری و در جایی که دیگران پستترند، مقام والاتری داری.
هوش مصنوعی: نباید بدون احترام و جسارت با پادشاه صحبت کرد، زیرا این کار نشاندهنده بیاحترامی به جایگاه اوست.
هوش مصنوعی: تو را جرأت آن را نیست ای نابخرد که پادشاه دنیا از تو مجازات ببیند.
هوش مصنوعی: چرا وقتی که دشمن به تو نزدیک شد، او را به درستی و به موقع مهار نکردی؟
هوش مصنوعی: از وقتی که آن فرد نژادپرست فرار کرد، هیچ یک از شاهان به او پناه ندادند.
هوش مصنوعی: از دنیا به او پناه آوردی، همچنان که دشمن شاه نیز آمد.
هوش مصنوعی: اگر زودتر از این موضوع آگاه شده بودی، به کارهای بیارزش و ناپسند میپرداختی.
هوش مصنوعی: از خشم و آزار پادشاه بپرهیز و از آزار قلب ما نیز جلوگیری کن.
هوش مصنوعی: اگر از دستور من سرپیچی کنی، دل تو هم از آزار من شیفته و دلگیر خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر من بتوانم اسبم را مانند آتش و با انرژی زیاد به حرکت درآورم، باید خیلی تلاش کنم تا دل کسی را شاد کنم.
هوش مصنوعی: برای فدای جان و سر شاهان و فرمانروایان، به همان اندازه که برای جان و سر پادشاهان سرزمینهای شرقی اهمیت قائل هستیم.
هوش مصنوعی: آزار من از دل خارج نمیشود و به همین خاطر، هرچه بیشتر مینالم، احساس درد و ناراحتیام بیشتر میشود، به گونهای که درد و رنج من به اندازهای است که میتوانم دریا را از خونم پر کنم.
هوش مصنوعی: فرستادهای از دشتهای دور آمد و از بالای کوه گروهی را دید.
هوش مصنوعی: از آنها بپرسید که سرپرست کاروان چه ارتباطی با کوه و دریا دارد؟
هوش مصنوعی: فرستاده گفت: ای شاعر! هرگز به سمت خشونت و تندی نرو.
هوش مصنوعی: ما از راهی به کمین آمدهایم و بهعنوان نمایندهای از طرف پادشاه چین به اینجا آمدهایم.
هوش مصنوعی: ما از دریا به مدت یک ماه دور شدهایم و اکنون نامهای داریم که نزدیک شاه فرستاده شده است.
هوش مصنوعی: وقتی که سخن با زبان آشنا شد، همان لحظه سواری به سمت راهی حرکت کرد.
هوش مصنوعی: در زمانی که به شهر بسیلا وارد شد، به خسرو اطلاع داد از وضعیت مردمان آنجا.
هوش مصنوعی: پس از اینکه پادشاه از اوضاع باخبر شد، یکی از افراد خود را به همراه صد سوار به سوی آنان فرستاد.
هوش مصنوعی: آنها به محض اینکه از زندان آزاد شدند و به حضور شاه نزدیک شدند، مشاهده کردند که کوهستان و مسیر سخت و باریک وجود دارد.
هوش مصنوعی: دلش به خود گفت که باید تلاش کند، چرا که در واقع دل، عقل و هوش ندارد.
هوش مصنوعی: آیا میتوان برای آسمان تدبیری اندیشید، یا اینکه خود را مانند یک ستاره درخشان بسازیم؟
هوش مصنوعی: به همراه سپاهش با احتیاط پیش میرود، زیرا اگر دشمن به این کوهها حمله کند، وضعیت دشواری ایجاد خواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.