مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۸
در عشق اگر چه که قدم بر قدم است
آنست قدم که آن قدم از قدم است
در خانهٔ نیست هست بینی بسیار
میمال دو چشم را که اکثر عدم است
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۵ - نصحیت کردن زن مر شوی را کی سخن افزون از قدم و از مقام خود مگو لم تقولون ما لا تفعلون کی این سخنها اگرچه راستست این مقام توکل ترا نیست و این سخن گفتن فوق مقام و معاملهٔ خود زیان دارد و کبر مقتا عند الله باشد
چونکه عقل تو عقیلهٔ مردم است
آن نه عقلست آن که مار و کزدم است
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۵ - تحقیق
عدم آئینه، آینه عدم است
که حدث در مقابل قدم است
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۱۶ - المنشأ
خیر نور وجودی قِدَم است
شر ز ظلمت که مُحْدَث و عدم است
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل سوم » بخش ۱۰ - الفرقة الثانیة
خود حدث در مقابل قدم است
این همه هستی، آن همه عدم است
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۲۸۳- الف ابدال
دار دنیا نه مقام من ثابت قدم است
من و آن دار که دروازه ملک عدم است
عرفی » رباعیها » رباعی شمارهٔ ۲۶
عرفی سر صفهٔ مغان مسند ماست
تعظیم گه دیر مغان معبد ماست
هر گام به تیغی سر تسلیم نهیم
سر تا سر کوی دوستی مشهد ماست
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۲۳
غیر هستی که والی قدم است
هر چه هستش گمان کنی عدم است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۵ - جلال الدین بلخی معروف به مولوی معنوی
چونکه عقل تو عقیلهٔ مردم است
خودنه عقل است آن که مار و کژدم است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی
اولی نه که سابقش قدم است
وآخری نه که لاحقش عدم است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۷ - رجوع به مقام ولایت و سرّ حقیقت و تنزل سلطان هویّت به عالم صورت و بیان شرافت خاک و مدحت شاه اولیاء «علیه صلوات ﷲ العلی الاعلی»
گرچه در صورت لطیفه آدم است
آدم او را یک لطیفه از دم است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۱ - در بیان آنکه تا سالک چشم از امید و آمال خویش نپوشد و در طاعت سلطان مملکت فقر به فنای خویش نکوشد به سرّ و ما التصلوا لا فرق بینهم و بین حبیبهم نرسد و در ضمن بیان به تفصیل این معنی خواهد رسید در شرح احوال جناب قاسم بن الحسن و شهادت آن مولا زادة ممتحن نکته را دریاب
تا تودانی کز تو تا حق یک دم است
وآن دم اندر پیر فرّخ مقدم است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶۵ - آمدن آن جوانمرد پاک فطرت حق پرست عیسوی ملت به قتلگاه
هر که حرف از ما و من زد کژدم است
گرگ آدمخواری اندر مردم است
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۳- سوره آل عمران » ۷- آیات ۲۰ تا ۲۲
اختلافات از هوای مردم است
اشتباه از سر نباشد، از دُم است
عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۶
قلم کز پی زحمت مردم است
قلم نیست نیش دم کژدم است