گشت پیدا ز ملک ما زرداشت
آنکه این نقش را نخست انگاشت
دید در خلوت او مگر انوار
کرد مانندگی به صورت نار
بود او حقه باز و چابک دست
وز طلسمات نقشها میبست
حیلتی چند ساخت سخت نکو
شاه گشتاسب بگروید بدو
مانی چین پس از وی آمد باز
کرد زردشتیی دگر آغاز
شاه شاپور بگروید تمام
باز کشتش به عاقبت بهرام
قول حق راست شد که «جاء الحق»
«زهق الباطل» آنگهی مطلق
اصل این کار اگر بدانی تو
در ره حق فرو نمانی تو
ممکن الذات در مثل سایه است
هستی و نیستی در او مایه است
خیر نور وجودی قِدَم است
شر ز ظلمت که مُحْدَث و عدم است
سرّ این معنی آنکه شرّ خود نیست
هرچه دارد وجود، آن بد نیست
ضدّ همدیگرند ظلمت و نور
هر یکی زان دگر کنند ظهور
«کنت کنزاً» که گفت با داود
چیست جز از عدم ظهور وجود
نور را ذاتی است پیدائی
که به خود دارد او هویدائی
لیک او را ظهور دیگر هست
وان ز ظلمت چو عکس صورت بست
آئینه چون ز عکس خالی بود
عکس صورت از آن جهت بنمود
چیست صوت و صدا و عکس و صُوَر
زان مقالات دان حقیقت شرّ
«الذی احسن» است خیر کلام
«هل تری من فطور» کرد تمام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.