نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۷ - ترتیب کردن کوشک برای شیرین
بدین جادو شبیخونی عجب کن
هوایی هر چه ناخوشتر طلب کن
عطار » بلبل نامه » بخش ۲۴ - آمدن سیمرغ به خدمت سلمیان و نموداری حال گفتن به بلبل
چو در کثرت شوی وحدت طلب کن
نظر در جسم و جان بوالعجب کن
عطار » خسرونامه » بخش ۱۹ - گفتار در رخصت دادن دایه گلرخ را در عشق هرمز و حیله ساختن
جوانی تو، جوانی را طلب کن
شکر خور بوسه ده میکش طرب کن
عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل
چو مردم در بر جفتی طرب کن
پری جفتی مگر جفتی طلب کن
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۵ - در شرح دل فرماید
بجدّ و سعی خود آن را طلب کن
اگر یابی دل آنگاهی طرب کن
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۸ - در شرح نفس فرماید
بضرب چوب تقوایش ادب کن
پس آنگاهی ازو یاری طلب کن
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۲ - در نموداری عشق به هر انواع گوید
حقیقت عشق منصوری طلب کن
چو کاری کرد خواهی با ادب کن
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۸ - در خلوت و عزلت ودیدار الوهیت گوید
حضور خلوت اینجاگه طلب کن
دلت با جان حقیقت با ادب کن
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷ - در خطاب کردن با دل و دریافتن اسرار معانی فرماید
مشو در خواب و بیداری طلب کن
نمودِ عینِ دل را در ادب کن
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹ - در معانی ما رَأَیْتُ شَیْئاً اِلّا رَأَیْتُ اللّهَ فیهِ فرماید
چرا بیخود شدی عقلت طلب کن
دمی با خویش آهنگ ادب کن
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۳ - در ثنا گفتن پیر حضرت یوسف را علیه السلام و جان در باختن او در نظر یوسف فرماید
چو درد تو دوادارد طلب کن
دوای درد جانان بوالعجب کن
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۳ - در برداشتن حجاب و واصل شدن و یکتا گردیدن فرماید
ز دشمن دوستی کمتر طلب کن
همه آهنگ دل سوی ادب کن
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۲ - پسر در قطع علایق این جهان فانی گوید
مران کشتی و جوهر را طلب کن
وجود خویشتن عین سبب کن
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۰ - در معنی ان اللّه خلق ادم فی صورت الرّحمان فرماید
ز لعنت دور شو رحمت طلب کن
نمود جسم و جان را تو ادب کن
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید
حقیقت جوهر قرآن طلب کن
وجود جزء و کل شیی سبب کن
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۸ - در حق بینی و آداب بجای آوردن فرماید
همه حق بینی و از حق طلب کن
ولیکن این همه از حق ادب کن
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۸ - در صفات دل و دیدن اعیان و راز گفتن فرماید
از ایندم دم زن و آن دم طلب کن
نظر در جسم و جانِ بوالعجب کن
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
تو در بازار خویشی خود طلب کن
چو دریابی دگر خود را عجب کن
ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۶
ایدل ره عاشقی طلب کن
اندیشه یار نوش لب کن
با خار نخست آشنا شو
پس قصد ربودن رطب کن
امشب که وصال اوست تا روز
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ١٠ - مثنوی دیگر
تو آن مطلوب را در خود طلب کن
چو در خود یافتی دیگر طرب کن