گنجور

ادیب صابر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱

 

جانا لب تو باز گرفته است راتبم

از دو لبت به راتب یک بوسه راغبم

در فتنه تو بسته بند حوادثم

وز غمزه تو خسته تیر نوایبم

زلف تو پیش روی سیه پوش حاجب است

[...]

ادیب صابر
 

عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۴۸

 

دایم ز طلب کردن خود در عجبم

زیرا که زیادتست هر دم طلبم

کاریز همی کَنَم به دل در همه روز

شب آب همی برم زهی روز و شبم!

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب چهاردهم: در ذَمّ دنیا و شكایت از روزگار غدّار » شمارهٔ ۱۷

 

هر دم که زنم چو جانم آید به لبم

از زندگی خویشتن اندر عجبم

عمرم همه صرف گشت در غصّه چنانک

یک خوش دلیم نبُد که خوش باد شبم!

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵۷

 

می رسد بوی جگر از دو لبم

می برآید دودها از یاربم

می بنالد آسمان از آه من

جان سپردن هر دمی شد مذهبم

اندکی دانستیی از حال من

[...]

مولانا
 

حکیم نزاری » سفرنامه » بخش ۱۲ - حکایت

 

غیر ازین دیگر نباشد مذهبم

بر همین مذهب بداری یا ربم

حکیم نزاری
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۶

 

به خاک درت ریخت اشک امشبم

برآمد به اوج شرف کوکبم

به پابوس تو تا گشادم دهان

فراهم نیاید ز شادی لبم

مجو بیش نبض مرا ای طبیب

[...]

جامی
 

بابافغانی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۲۴

 

دلگرمی افزون می شود دور از مهی چون هر شبم

گویا ببرج آتشین کردست منزل کوکبم

بابافغانی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۵ - در مدح مالک قاب و قوسین

 

میکده راز شود مشربم

نغمه مستانه گشاید لبم

عرفی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۹

 

روز میگردد اگر رو مینمائی در شبم

جان بتن می‌آیدم چون می‌نهی لب بر لبم

میرسد هر دم خیالت میبرد از جا دلم

چون هوا تأثیر کرد از شوق میگیرد تبم

چارهٔ تعلیم کن در هجر جانسوزت مرا

[...]

فیض کاشانی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۰

 

میدمد هر دم خیالت روحی اندر قالبم

روز میگردد ز خورشید دل‌افروزت شبم

میتپد دل شمع رویت را چو می‌بینم ز دور

چون شدی نزدیک چون پروانه در تاب و تبم

من که تاب دیدن رویت نمی‌آرم چسان

[...]

فیض کاشانی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۱۹ - حکایت

 

جگر العطش زن، ز تاب و تبم

نه آرام روز و نه خواب شبم

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » خرابات » بخش ۱۸ - حکایت از واردات خویش

 

نهاد آن سفالین قدح بر لبم

برآمیخت با موج کوثر تبم

حزین لاهیجی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱

 

خوش ز کار تو مانده در عجبم

گر بپرسم مگوی بی ادبم

آذر بیگدلی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱

 

کوش و بفریاد برس هر شبم

سینه بسینه نه و لب بر لبم

آذر بیگدلی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۷

 

دوشینه بر مراد دل آمد بسر شبم

ذکر خدا و شکر خداوند بر لبم

ساقی بریز باده بر آیین گریه ام

مطرب بساز نغمه بآهنگ یاربم

یا رب تو آگهی تو که در سر نبود و نیست

[...]

نشاط اصفهانی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » صکوک الدلیل » بخش ۱۷ - برهان هفتم

 

چه شب آنکه از حسرت آن شبم

به گردون رسد هر شبی یا ربم

یغمای جندقی
 
 
۱
۲