قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - در مدح شاه ابوالخلیل جعفر
باد از پالیز با بلبل گسسته پای گل
رود گیرد جای بلبل باده گیرد جای گل
ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹
بلبل گشاده کرد زبان بر ثنای گل
معشوق بلبل است رخ دلگشای گل
هر شب ز شام تا به سحر ساحری کنیم
من در ثنای بلبل و او در ثنای گل
معزول گشت ساقی و منسوخ شد سماع
[...]
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۷۸۲
بلبل ز شاخِ سرو چو بر زد نوایِ گل
بر دست گیر باده و بنشین به پایِ گل
نوروز کنجِ خانه گرفتن دریغِ می
پهلوی خار حیفِ عظیم است جایِ گل
فرهاد خوانده ای که چه کرد از هوایِ دل
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲۶
خیز که جلوه می کند چهره دلگشای گل
عالم بیخودی خوش است خاصه که در هوای گل
نافه گشای بوستان سکه به نام گل زده
خطبه بلبلان همه نیست مگر ثنای گل
تاج مرصع آورد شاخ ز هر شکوفه ای
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۸
گر بصبوحی کنی عزم تماشای گل
بر قدمت سر نهد شاهد رعنای گل
عکس سر زلف تو شاید اگر لاله وار
نیل صبوحی کشد بر رخ زیبای گل
وصف رخت پیش گل بلبل سرمست گفت
[...]
جلال عضد » دیوان اشعار » ترکیببند » شمارهٔ ۳ - هفت رنگ
تا بر چمن فتاد فروغ لقای گل
سر می نهد بنفشه غمگین به پای گل
سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۳
در گلستان گرنباشد شاهد رعنای گل
خاک پای تو بخوش بویی بگیرد جای گل
شمه یی از بوی تو پنهانست اندر جیب مشک
پرتوی از روی تو پیداست درسیمای گل
نسبت رویت بگل کردند مسکین شاد گشت
[...]
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۵۷۸
می خرامد سوی بستان شاهد رعنای گل
می رود آب روان تا سر نهد در پای گل
تافت ابر از سیم رشته سوزن از زر ساخت مهر
تا صبا دوزد قبای لطف بر بالای گل
جلوه گل را بود چیزی ورای رنگ و بوی
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۹۹- امیر هدایت الله
از سر کویش مرا نبود هوای پای گل
بی گل رویش کجا باشد مرا پروای گل
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۳۵
عندلیب ما ندارد تاب استغنای گل
می شود دست و دل ما سرد از سرمای گل
ما به روی گرم چون پروانه عادت کرده ایم
چشم چون شبنم نمی دوزیم برسیمای گل
آفتابش برلب بام است و شادی می کند
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » مثنویات » در توحید و تفسیر بسمالله
گونه ده جلوة زیبای گل
درزی پیراهن والای گل
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » اضافات » در آفرین شاه سلیمان صفوی
در چنین فصلی، که تنگ از رنگ و بو شد جای گل
گشته از تنگی سر و دستارها مأوای گل
فیض بر بالای فیض افتاده، گل بالای گل
آب ده چون ژاله، چشمی از رخ زیبای گل
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۵
لبریز خنده است چمن از هوای گل
می خور که پایتخت نشاط است پای گل
دیوانه را هوای جنون باغ دلگشاست
گرید به جای باده و خندد به جای گل
هر جا که هست در نظرم جلوه می کند
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۷
دل آرمیده به خون مکش ز فسون رنگ وهوای گل
ستمست غنچهٔ این چمن مژه واکند به صدای گل
به حدیقهایکه تبسمت فکند بساط شکفتگی
مگر از حیا عرقی کند که رسد به خنده دعای گل
به فروغ شمع صد انجمن سحریست مایل این چمن
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۶
بر سر زدیم لالهٔ داغی به جای گل
داریم گریه ای که بود خونبهای گل
ما و سرود ناله درد آشنای خوبش
تا کی رسد به خاطر دیر آشنای گل
الفت به ساده لوحی ما خنده می زند
[...]
سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۲
ریزد خزان به خاک چو برگ و نوای گل
جز عندلیب نیست کسی آشنای گل
از گوشهٔ کلاه شکست آفتاب من
رنگ پریده را به هوا از هوای گل
دور از تو چون شوم که نگردد دمی جدا
[...]
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش دوم - داستان گل و بلبل » بخش ۳۵ - هلاک شدن بلبل از رفتن گل
همی گفت خالی بود جای گل
عمل آمد آخر تمنای گل
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش دوم - داستان گل و بلبل » بخش ۳۵ - هلاک شدن بلبل از رفتن گل
ز بس کرد افغان ز سودای گل
بیفتاد و جان داد در پای گل
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۸ - بلای گل
افتادهایم سخت به دام بلای گل
یارب چو ما مباد کسی مبتلای گل
گِل مشکلی شدهاست به هر معبر و طریق
گام روندگان شده مشکلگشای گل
هرگه که ابر خیمه زند در فضای شهر
[...]