گنجور

 
ابن یمین

گر بصبوحی کنی عزم تماشای گل

بر قدمت سر نهد شاهد رعنای گل

عکس سر زلف تو شاید اگر لاله وار

نیل صبوحی کشد بر رخ زیبای گل

وصف رخت پیش گل بلبل سرمست گفت

سرخ بر آمد ز شرم روی دلارای گل

عشق تو و غیر تو چون گل و خار آیدم

خار که باشد که او بر دمد از جای گل

پیش رخت گل بسی سجده و تعظیم کرد

هست اثر آن سجود پاکی سیمای گل

گر بچمن بگذری بهر نثارت فلک

پر کند از زر ساو جمله طبقهای گل

سرکشد از خرمی رایت عیشم بماه

طوق من ار باشد از دست تو پروای گل

ابن یمین همچو گل همنفس خار باد

بیتو اگر باشدش میل تماشای گل

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode