جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - در نعت رسول اکرم (ص)
هر آدمیئی که او ثنا گفت
هرچ آن نه ثنای تو خطا گفت
خود خاطر شاعری چه سنجد
نعت تو سزای تو خدا گفت
گرچه نه سزای حضرت تست
[...]
عطار » بلبل نامه » بخش ۱۴ - آوردن باز بلبل را و خدمت نمودن او و مدح سلیمان گفتن و عذر آوردن او
سپاس پادشه کرد و دعا گفت
سلیمان را بسی مدح و ثنا گفت
عطار » اسرارنامه » بخش ششم » بخش ۷ - الحکایه و التمثیل
همی هر کو چرا گفت او خطا گفت
بگو تا خود چرا باید چرا گفت
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۲۰ - در تحقیق مقامات اهل سلوک
نباید پیش او چون و چرا گفت
که هر چیزی که او گوید خدا گفت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۲ - در نموداری اعیان و خورشید جان فرماید
که العبد یدبّر مرتضا گفت
درون مرتضی بیشک خدا گفت
عطار » مظهر » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
نبی این باده خورد و حال ما گفت
طریق عاشقان را بر ملا گفت
عطار » مظهر » بخش ۶ - در آفرینش انسان و مبدأ و معاد او فرماید
ترا حق درکمال خود چهها گفت
ز انوار تجلیّات عطا گفت
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۶
شنیدم مر مرا لطفت دعا گفت
برای بندهٔ خود لطفها گفت
چه گویم من مکافات تو ای جان؟
که نیکی تو را جانا خدا گفت
ولیکن جان این کمتر دعاگو
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۹
مرا تُرکانه چشم او به مستی گر جفاها گفت
چرا در تاب شد زلفش جفا گر گفت ما را گفت
بت شیرینسخن گرچه جوابم تلخ گفت اما
ز جان خوشتر همیآید دلم را ز آنکه زیبا گفت
لب و دندانش را هرکس چو دید از لطف و دلجویی
[...]
شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۲۷ - جواب
«الست بربکم» ایزد که را گفت
که بود آخر که آن ساعت «بلی» گفت
سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۴۶ - طلب کردن خورشید جمشید را
سر خوبان عالم را دعا گفت
صنم نیزش به زیر لب ثنا گفت
ناصر بخارایی » ترجیعات » شمارهٔ ۳
سرو با تو سخن ز بالا گفت
قامت تو جواب رعنا گفت
جان تو را ماه گفت و روشن شد
دل تو را سرو خواند و زیبا گفت
لب لعلت به طعنه لؤلؤ را
[...]
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۵۳
عین ما این سخن چو با ما گفت
قطره را جمع کرد و دریا گفت
سخن از عقل ما نمی گوئیم
سخن از عقل پورسینا گفت
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۸۸
عین ما این سخن چو با ما گفت
قطره را جمع کرد و دریا گفت
سخن از عقل ما نمیگوئیم
سخن از عقل پور سینا گفت
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۴ - در محک امتحان زدن لیلی نقد محبت مجنون را و تمام عیار بیرون آمدن آن
بوسید زمین و مرحبا گفت
بر لیلی و خیل او دعا گفت
اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۳۸ - رسول فرستادن شمع نور را بسوی پروانه
برسم بندگی اول ثنا گفت
پس از چندین ثنا او را دعا گفت
بابافغانی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲ - ای آنکه فلک طاق حریم حرمت را
ای آنکه فلک طاق حریم حرمت را
از قدر و شرف کعبه ی ارباب صفا گفت
عمری ز طواف در این خانه فغانی
جایی نشد و مقصد و مقصود ترا گفت
آخر چو ندید از تو امید نظر و لطف
[...]