عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۴۱ - صف کشیدن لشکر با همدیگر در برابر همدیگر گوید
خروش ستوران ثریا گذشت
شد از نیل چون کوه و صحرا گذشت
سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۶
سرگران از چشم دلبر دوش چون بر ما گذشت
اشک خون کردم ز غم چون بر من از عمدا گذشت
من ز غم رفتم ولی ترسیدم از نظارهای
کاندرین ساعت برین ره حور یا حورا گذشت
گفت خورشید خرامان دیدم و ماه سما
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۸ - ملاقات پدر و پسر لحظهٔ قران السعدین
روز چو آخر شد و گرما گذشت
چشمه خور خواست ز دریا گذشت
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷
تیر خدنگ غمزهات، از جان ما گذشت
بر ما ز غمزه تو چه گویم، چهها گذشت
وقت صباح، بر سر شمع، از ممر باد
نگذشت، آن چه بر سر ما از صبا گذشت
در حیرتم، که باد به زلف تو، چون رسید
[...]
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴
بعد چندین انتظار آن مه به خاک ما گذشت
گرچه درد انتظار از حد گذشت اما گذشت
روز شب گردد ز تاریکی اگر بیند به خواب
آن چه بیخورشید روی او ز غم بر ما گذشت
از رهی آزاده سروی خاست کز رفتار او
[...]
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۷
بی تو دوشم در درازی از شب یلدا گذشت
آفتاب امروز چون برق از سرای ما گذشت
نیش خاری نیست کز خون شکاری سرخ نیست
آفتی بود این شکارافکن کزین صحرا گذشت
شوکت حسنش کسی را رخصت آهی نداد
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۷
در بهار نوجوانی هر که از صهبا گذشت
بی توقف می تواند از سر دنیا گذشت
مرکز پرگار حیرانی است چشم آهوان
تا کدامین لیلی خوش چشم ازین صحرا گذشت
گل ز خجلت شد گلاب و بلبل از غیرت کباب
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۸
همت مردانه ما از می حمرا گذشت
کشتی ما با دهان خشک ازین دریا گذشت
تنگنای جسم بر ما زندگی را تلخ داشت
در فشار قبر، ایام حیات ما گذشت
در کهنسالی جوان شد هر که ترک می نکرد
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۹
می توان با همت سرشار از دنیا گذشت
موج با این شهپر توفیق از دریا گذشت
هر سر خاری دم از شمع تجلی می زند
تا کدامین آتشین رخسار ازین صحرا گذشت
یک شرر تخم محبت در دل شیرین نکاشت
[...]
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۴۵
سهل باشد همت ساقی، گر از مینا گذشت
همچو کشتی می توان لب تشنه از دریا گذشت
می دهد امروز دورانش به یاد حادثات
آنچه خواهد آرزویش در دلم فردا گذشت
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲
نیست نومیدی گر از حد انتظار ما گذشت
ناقه مجنون نه روزی از همین صحرا گذشت؟
گر جفایی آید از ارباب دنیا بر دلت
بگذران، چون عاقبت میباید از دنیا گذشت
غنچه بر روح قدح خندید کامشب در چمن
[...]
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۳
گرم قتلم آمد آن شوخ و به استغنا گذشت
آتش از خس نگذرد هرگز چنین کز ما گذشت
هرچه با زلف تو میماند دل از کف میبرد
روز عمرم در تمنای شب یلدا گذشت
خاک بادا بر سرم گر نام عریانی برم
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۶
دی به خاطر یاد آن گیسوی مشکآسا گذشت
امشب از سودای او طرفه شبی بر ما گذشت
هر سر خاری به مجنون ناز دیگر میکند
ناقة لیلی مگر امروز ازین صحرا گذشت؟
اشک بیلخت جگر ناید به سوی دامنم
[...]
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۶۵
کار اشکم بی تو از صحرا گذشت
قطره زد چندان که از دریا گذشت
داشتیم از بس در این ره اعتبار
هر که آمد همچو برق از ما گذشت
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۶
تا عرقناک از چمن آن شوخ بیپرواگذشت
موج خجلت سرو را چون قمری از بالاگذشت
وای بر حال کمند نالههای نارسا
کان تغافل پیشه از معراج استغناگذشت
ما به چندینکاروان حسرتکمین رهبریم
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۷
در طلبت شب چه جنونهاگذشت
کز سر شمع آبلهٔ پاگذشت
جهل، خرد پخت وبهمعموره ریخت
عقل جنونکرد و ز صحراگذشت
نقش نگین داشتکمال هوس
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۸
یأس مجنون آخر از پیچ و خم سودا گذشت
با شکستی ساخت دل کز طرهٔ لیلا گذشت
غفلت ما گر به این راحت بساط آرا شود
تا ابد نتوان به رنگ صورت از دیباگذشت
هم در اول باید از وهم دو عالم بگذری
[...]
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱
از فروغ روی او بر ما گذشت
ز آتش طور، آنچه بر موسی گذشت!
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۱۵ - و له فی الحکایت
گذشتیم ما ز آنچه آنجا گذشت
تو رو فکر خود کن، که از ما گذشت