فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۶ - مویه کردن شهرو پیش موبد
روم آنجا سپارم جان پاکم
برآمیزم به خاک ویس خاکم
سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۲
چون گل صنما جامه به صد جا چاکم
چون لاله به روز باد سر بر خاکم
چون شاخ بنفشه کوژ و اندوهناکم
در غم خوردن چو یاسمین چالاکم
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۶ - فصل اندر ضعف و پیری
روزگار حسود بیباکم
از دل شوخ و جان غمناکم
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲۶- سورة الشعرا- مکیة » ۵ - النوبة الثالثة
سروری من الدّهر لقیاکم
و دار سلامی مغناکم
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۹ - پاسخ دادن شیرین خسرو را
چو آتش گر چه آخر نور پاکم
به اول نوبت آخر دودناکم
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۱ - رسیدن نوفل به مجنون
کای فارغ از آه دودناکم
بر بادِ فریب داده خاکم
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۶ - نامهٔ مجنون در پاسخ لیلی
بنواز مرا مزن که خاکم
افروخته کن که گردناکم
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۲ - آشنا شدن سلام بغدادی با مجنون
چون من ز نهاد خویش پاکم
کی بی خورشی کند هلاکم؟
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۱
چون باز رهد ز غصه جان پاکم
مگری چو زنان که بهر تو غمناکم
من خنگ سوار کرده افلاکم
خاکش برسر که سر نهد بر خاکم
عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود
زنش گفت از هلاکت نیست باکم
هلاک این جهان به زان هلاکم
عطار » الهی نامه » بخش شانزدهم » (۱) حکایت پسر هارون الرشید
دوم کهنه گلیمی هست پاکم
کفن زین ساز و با این نه بخاکم
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل
چو با ایمان فرو بردی به خاکم
نیاید از جهانی جرم باکم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
وگر عمری برآید از هلاکم
همه بوی وفا آید زخاکم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۴ - در آنچه شریعت و حقیقت مراد یکی است
چو بیچونست اینجا ذات پاکم
ز جسم و جان دراینجاگه چو خاکم
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۵ - روان شدن خواجه به سوی ده
افرحوا هونا بما آتاکم
کل آت مشغل الهاکم
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۱ - سرآغاز
چو خود برداشتی اول ز خاکم
مده آخر به طوفان هلاکم
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۳۳ - گفتگوی خسرو و شیرین
وگر بالا نخوانی زین مغاکم
مران از در نه آخر کم ز خاکم
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۸ - نامه نبشتن، لیلی، از دودهای دل، سوی مجنون، و ماجرای دل دزدیده، بران آشنا، عرضه کردن
دیدی که به معرض هلاکم
چون باد برون شدی ز خاکم
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۹ - جواب نبشتن مجنون مرفوع القلم، از سیاهی آب ناک دیده، جراحت نامه لیلی را، و ریشهای سربسته از نوک قلم خاریدن، و خون سوخته بر ورق چکانیدن، و دهانه جراحت را به کاغذ لیلی بستن
من خود ز زمانه در هلاکم
تو نیز مکش به خون و خاکم
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۹ - جواب نبشتن مجنون مرفوع القلم، از سیاهی آب ناک دیده، جراحت نامه لیلی را، و ریشهای سربسته از نوک قلم خاریدن، و خون سوخته بر ورق چکانیدن، و دهانه جراحت را به کاغذ لیلی بستن
بردار ز مطرح هلاکم!
افتاده، رها مکن به خاکم؟!