عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۶ - در صورت جان دادن و جانان دیدن فرماید
نه جان دارد خبر از جان که جان کیست
نه تن را آگهی از تن که آن کیست
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
زهی اسرار ما اسراردان کیست
که دریابد که اینجا جان جان کیست
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۵ - در سوخت و کشتن اهل خلاف درویشی را بجهة ذکر حدیث الولایة افضل من النبوة
تا بدانی این ولایت زان کیست
این ثنا از قول حق در شان کیست
عطار » مصیبت نامه » بخش نوزدهم » بخش ۱ - المقالة التاسعة عشره
زلزله زین درد در دیوان کیست
یا جبال اوبی در شان کیست
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۸
این چنین پابند جان میدان کیست
ما شدیم از دست این دستان کیست
عشق گردان کرد ساغرهای خاص
عشق میداند که او گردان کیست
جان حیاتی داد کوه و دشت را
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۲
این چنین پابند جان میدان کیست
ما شدیم از دست این دستان کیست
میدود چون گوی زرین آفتاب
ای عجب اندر خم چوگان کیست
آفتابا راه زن راهت نزد
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۷
آنک چنان میرود ای عجب او جان کیست
سخت روان میرود سرو خرامان کیست
حلقه آن جعد او سلسله پای کیست
زلف چلیپا و شش آفت ایمان کیست
در دل ما صورتیست ای عجب آن نقش کیست
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۱
یارب، که این درخت گل از بوستان کیست
وین غنچه شکر شکن از نقلدان کیست
باز آن پسر که می گذرد از کدام کوست
باز آن بلا که می رسد از بهر جان کیست
از خون نشان تازه همی بینمش به لب
[...]
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۸
گفتی از آن ماست دلت جان از آن کیست
اینجا نگر که داغ که آنجا نشان کیست
تن خاک شد بر آن در و هرگز به کوی تو
یک شب سگی نگفت که این استخوان کیست
باری مرا به حسرت درد نو سوخت جان
[...]
شمس مغربی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹
ای از دو جهان نهان عیان کیست
وی عین عیان پس این نهان کیست
آنکس که به صد هزار صورت
هر لحظه همی شود عیان کیست
وانکس که به صد هزار جلوه
[...]
نظام قاری » دیوان البسه » غزلیات » شمارهٔ ۱۸ - امیر خسرو فرماید
یارب که آن درخت گل از گلستان کیست
وان پسته شکر شکن از نقلدان کیست
باز این قماشهای نفیس ازدکان کیست
وین طرفه رختهای نواز جامه دان کیست
از پوشیم بتاب و ببندم ز پیش بند
[...]
هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲
این تازه گل، که می رسد، از بوستان کیست؟
نخل کدام گلشن و سرو روان کیست؟
باز این نهال تازه، که سر می کشد بناز
سرو کشیده قامت نازک میان کیست؟
ای دل، ز تیر ابروی پر فتنه اش منال
[...]
وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۷
یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟
با او که شد حریف و کنون همعنان کیست ؟
ماهی که چرخ ساخت به دستان ز من جدا
تا با که ، دوست گشته و همداستان کیست ؟
تا همچو ماه خیمه به سر منزل که زد
[...]
فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸
باز دل در موج تبخال از تب حرمان کیست
لخت لختش در خروش از شعله هجران کیست
جان ما خود بال افشان از پی محمل برفت
یارب این مسکین که میسوزد فراقش جان کیست
سرگران گر بر مزار کشتگان بگذشت دوست
[...]
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴
در پردهٔ عاشقی نهان کیست
در جلوهٔ دلبری عیان کیست
حسن و احسان چو جمله از تست
محبوب به جز تو در جهان کیست
نگذاشت چو غیرت تو غیری
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۳
ای صبح گرد ناز تو از کاروان کیست
بر خو چیدن تو متاع دکانکیست
آنجاکه فرصت من وما تیر جسته است
ترسم نفس کشی و ندانی کمان کیست
سر برنیاوری چوگهر از سجود جیب
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۴
سرو بهار جلوه قد دلستان کیست
پیغام فتنه، برق نگاه نهان کیست
نگذشتهست اگر ز دلم لشکر غمت
داغ جگر، نشان پی کاروان کیست
اندیشهها به حسرت تحقیق آب شد
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۵
موج جنون میزند، اشک پریشان کیست
ناله به دل میخلد بسمل مژگان کیست
پای روان وداع، راه به کوی که برد
دست به دل بستهام، محرم دامان کیست
یاد خرام توام، میبرد از خویشتن
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۶
وحشی صحرای حسن نرگس فتان کیست
موجهٔ دریای ناز ابروی جانان کیست
سایه زلف که شد سرمهکش چشم شام
خنده فیض سحر چاک گریبان کیست
حسن بتان اینقدر نیست فریب نظر
[...]
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۳
تیغ بکف میرسد شاهد غضبان کیست
تشنه خونست یار خون بسر خوان کیست
غارت دل میکند غمزه فتان دوست
کفر سر زلف او رهزن ایمان کیست
آتش طور است این مایه نور است این
[...]