انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱
آنچه بر من در غم آن نامسلمان میرود
بالله ار با مؤمن اندر کافرستان میرود
دل به دلال غمش دادم به دستم باز داد
گفت نقدی ده که این با خاک یکسان میرود
آنچنان بیمعنیی کارم به جان آورد و رفت
[...]
خاقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - در مدح خاقان کبیر جلال الدین والدنیا شروان شاه اخستان
گویم که باد چرخ زین زیر سلیمان میرود
در موکب روحالامین دیوی پریسان میرود
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۷ - در شرف این نامه بر دیگر نامهها
ندانم که دور از چهسان میرود
چه نیک و چه بد در جهان میرود
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۵
سودای تو در جوی جان چون آب حیوان میرود
آب حیات از عشق تو در جوی جویان میرود
عالم پر از حمد و ثنا از طوطیان آشنا
مرغ دلم بر میپرد چون ذکر مرغان میرود
بر ذکر ایشان جان دهم جان را خوش و خندان دهم
[...]
حکیم نزاری » ادبنامه » باب یازدهم - در تمهید معذرت از گناه و کیفیّت آن » بخش ۳ - حکایت
ز ما هر چه کار آمد آن می رود
به ما کالبد ماند و جان می رود
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۱۴
گل رسید و هرکسی سوی گلستان میرود
در چمنها هر طرف سروی خرامان میرود
شد جهان زنده به بوی گل، ولی من چون زیم
کز گلم بوی کسی میآید و جان میرود
عاشقان گریان و مست ما که نوشش باد می
[...]
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۶۲ - برگشتن سام از پای قصر و سر به کوه و بیابان گذاشتن
ببین کآب چشمم چه سان میرود
کز آن آب آب روان میرود
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۳
جان ما بربست رخت و سوی جانان میرود
از می شوق جمالش مست و حیران میرود
طاقت دل چون ز سوز و درد عشقش طاق شد
بیسر و سامان سوی جان بهر درمان میرود
دل به کویت گر ز دست جور عشق آمد چه شد
[...]
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۶۰ - حکایت ذوالنون مصری
هر که راه عشق جانان می رود
ترک جان چون گفت آسان می رود
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۵
باز ما را جان به استقبال جانان میرود
تن به جا میماند و دل همره جان میرود
باز جیبی چاک خواهم زد که دستم هر زمان
بیخود از وسواس دل سوی گریبان میرود
باز خواهم در خروش آمد که وقت حرف صوت
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۶
می بده ساقی که حسن باغ و بستان میرود
چون تَذَرْوْ جسته، فصل گل شتابان میرود
شاهدان باغ از بس شوخچشم افتادهاند
گل به پای خویش از گلبن به دامان میرود
راه کنعان را زلیخا بسته همچون رهزنان
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵۲
یک شب نمی رود که دل از جا نمی رود
آهم به سیر عالم بالا نمی رود
جایی نمی روی که دل بدگمان من
تا بازگشتن تو به صد جا نمی رود
آب حیات آتش افسرده، دامن است
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - ترکیببند در منقبت امیر مؤمنان علی (ع)
چرخ که با دور زمان میرود
در ره او چرخزنان میرود
رفت و ز پی میرودش روزگار
گله به دنبال شبان میرود
گر نبود مایة مهرش به حشر
[...]
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۷۵
تا زنده است عاشق از اینجا نمیرود
گر سر رود ز کوی تواش پا نمیرود
خالد نقشبندی » غزلیات » غزل شماره ۲۵
جان به استقبال جانان میرود
تشنه سوی آب حیوان میرود
بلبل شیدا شد آزاد از قفس
سوی گلگشت گلستان میرود
زین عجایبتر چه باشد در جهان
[...]
غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰
چاک از جیبم به دامان میرود
تا چه بر چاک از گریبان میرود
جوهر طبعم درخشانست لیک
روزم اندر ابر پنهان میرود
گر بود مشکل مرنج ای دل که کار
[...]