سودای تو در جوی جان چون آب حیوان میرود
آب حیات از عشق تو در جوی جویان میرود
عالم پر از حمد و ثنا از طوطیان آشنا
مرغ دلم بر میپرد چون ذکر مرغان میرود
بر ذکر ایشان جان دهم جان را خوش و خندان دهم
جان چون نخندد چون ز تن در لطف جانان میرود
هر مرغ جان چون فاخته در عشق طوقی ساخته
چون من قفس پرداخته سوی سلیمان میرود
از جان هر سبحانیی هر دم یکی روحانیی
مست و خراب و فانیی تا عرش سبحان میرود
جان چیست خم خسروان در وی شراب آسمان
زین رو سخن چون بیخودان هر دم پریشان میرود
در خوردنم ذوقی دگر در رفتنم ذوقی دگر
در گفتنم ذوقی دگر باقی بر این سان میرود
میدان خوش است ای ماه رو با گیر و دار ما و تو
ای هر که لنگست اسب او لنگان ز میدان میرود
مه از پی چوگان تو خود را چو گویی ساخته
خورشید هم جان باخته چون گوی غلطان میرود
این دو بسی بشتافته پیش تو ره نایافته
در نور تو دربافته بیرون ایوان میرود
چون نور بیرون این بود پس او که دولت بین بود
یا رب چه باتمکین بود یا رب چه رخشان میرود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عشق و اشتیاق شاعر به معشوق میپردازد. شاعر احساس میکند که عشق او مانند آب حیات جاری است و زندگی را به او میبخشد. او ذکر معشوق را چون پرندگان زیبا میداند و دلش به سوی او پرتاب میشود. هر لحظه از عشق و طرب در وجودش حس میکند و تمام جنبههای زندگیاش تحت تأثیر این عشق قرار دارد. همچنین شاعری با ارتباطی عمیق با معنویات، به بررسی حالاتی چون خُلق خوش، سرمستی و فانی شدن در عشق میپردازد. در نهایت، شاعر در عشق و زیبایی معشوق غرق میشود و از حالاتی چون نشاط و بالندگی در برابر او سخن میگوید.
هوش مصنوعی: عشق تو مانند آب حیات در دل و جان من جاری است و همچون جویهایی که در پی تو رواناند، زندگیم را پر کرده است.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که جهان پر از ستایش و تمجید از طوطیهای آشناست، ولی دل من مانند پرندهای که به یاد دیگر پرندگان میپرد، به جای دیگری میرود. به نوعی احساس جدایی و عدم تمرکز را ابراز میکند.
هوش مصنوعی: من جانم را برای یاد آنان فدای عشق میکنم و با خوشی و شادی به آن میبخشم. اما اگر جانم نخواهد بخندد، وقتی که به خاطر لطف محبوب از تن جدا میشود، چه کنم؟
هوش مصنوعی: هر پرندهای در عشق خود زینت و زیبایی میسازد، اما من هم مانند آنها در قفس گرفتارم و به سوی سلیمان حرکت میکنم.
هوش مصنوعی: هر آن کسی که در عالم وجود، به خلوص و پاکی میپردازد، هر لحظه روحی از عشق و شیدایی در او جاری میشود. این حالت شگفتانگیز و سرمستی او، به قدری بالا میرود که به عرش الهی میرسد.
هوش مصنوعی: جان چیست؟ خم خماری است که مانند شراب آسمانی در آن جاری است. به همین خاطر، سخن همانند دیوانگان در هر لحظه به سمت بینظمی میرود و از کنترل خارج میشود.
هوش مصنوعی: در زمان خوردن، حس شوقی خاص دارم، وقتی میروم حال و هوایی دیگر دارم و هنگام صحبت کردن نیز لذتی متفاوت حس میکنم. احساسات و تجربیات من به همین شیوه ادامه دارد.
هوش مصنوعی: ای ماه زیبا، در این میدان پر از هیاهو خوش بگذران و هر کسی که اسبش لنگ میزند، از میدان خارج میشود.
هوش مصنوعی: مه که در پی تو میگردد، چنانکه گویی برای تو ساخته شده است. خورشید هم به خاطر تو جان داده و همچون گوی در حال حرکت است.
هوش مصنوعی: این دو نفر خیلی مشتاق به تو هستند، ولی نمیتوانند راهی به سوی تو پیدا کنند. در پرتو نور تو، مسائل و مشکلات روشن شده، اما آنها همچنان در خارج از حیاط منزل تو ماندهاند.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی میگوید زمانی که نور خارج از وجود ماست، آیا کسی که خوشبختی و موفقیت را مشاهده میکند، ای خدا، چه حالتی دارد؟ ای خدا، چه زیباییای میتابد!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گویم که باد چرخ زین زیر سلیمان میرود
در موکب روحالامین دیوی پریسان میرود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.