سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۸ - در مدح شیخالامام جمالالدّین ابونصر احمدبن محمّدبن سلیمان الصغانی
هر سخن را که نقش جان دیدم
داغ نطقش به زیر ران دیدم
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۳۹ - فیالاشتیاق
به خدایی که عقل کلی را
بر درش سر بر آستان دیدم
از پی وصف حضرت عزش
دهن نطق بیزبان دیدم
که من از دوری تو دور از تو
[...]
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۴ - دوری
بخدائی که عقل کلی را
بر درش سر بر آستان دیدم
از پی وصف حضرت عزش
دهن نطق بی زبان دیدم
که من از دوری تو دور از تو
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
زیر و بالا چو در جهان دیدم
خویشتن را بر آسمان دیدم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۸ - در جواب دادن ابلیس در اعیان فرماید
چو خود من عاشقی اینجا ندیدم
منالم و اصلی بینا ندیدم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۸ - در جواب دادن اکّافی قدّس سره هاتف غیب و اسرارهای نهانی یافتن فرماید
از این صورت به جز سودا ندیدم
حقیقت جز دل غوغاندیدم
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۹۲
بحمدالله که دیگر بار، روی دوستان دیدم
چو بلبل میکنم مستی که باغ و بوستان دیدم
من آن مرغ خوش الحانم که بیرون از قفس خود را
به اقبال بهار ایمن ز تشویش خزان دیدم
فلک گر تافت روی مهر و بر گردید از یاری
[...]
امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰
مهی شد کان رخ زیبا ندیدم
نشانی زان گل رعنا ندیدم
شبی دیدم سر خود پیش پایت
ز شادی پیش زیر پا ندیدم
تو تا ننمودی آن رخ، بودم آزاد
[...]
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۹
دوش در خواب چو آن طره پیچان دیدم
صبح در بستر خود سنبل و ریحان دیدم
از هواداری آنزلف چنانم که اگر
برد خواب اجلم خواب پریشان دیدم
ایخوش آندم که زحیرت نزنم دیده بهم
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۱۱
جمال یوسف ازین تیره خاکدان دیدم
عبیر پیرهن از گرد کاروان دیدم
ربود خواب ترا در کنارم از مستی
ترا چنان که دلم خواست آنچنان دیدم
جز این که آب شدم دست شستم از هستی
[...]
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۵۱۶
نشاط از سبزه مینا ندیدم
طرب از لاله صهبا ندیدم
بسی دیدم قد بالابلندان
بدین خوبی قد و بالا ندیدم
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۰
نه اکنون مست نازت ای بت نامهربان دیدم
تو را تا دیدم از جام تغافل سرگران دیدم
چسان باشم رهین منت لطفت کجا از تو
جز آزار جهان هرگز من آزرده جان دیدم
بخصمی چون تو عهد دوستی بستم سزاوارم
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۴
چون نهان تو در عیان دیدم
بی نشان تو در نشان دیدم
حق مطلق بدل هویدا شد
این منزه ز جسم و جان دیدم
از حجاب خودی شدم بکنار
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۶۱ - رضی الدین نیشابوری قُدِّسَ سِرُّه
من ندانم که سرشکم ز چه یاقوتی شد
لیک دانم لب چون لعل بدخشان دیدم
هرکه را خلق ازو دامن صحبت برچید
به تو نزدیکتر از گوی گریبان دیدم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۱۰ - تمکین شیروانی
بسی دیار بگشتم بسی مکان دیدم
ز ذرّه ذرّه به سویت رهی نهان دیدم
جهان تمام چو اسم و جهانیان چون جسم
جهانیان همه جسم و ترا چو جان دیدم
عجایبات جهان دیدهام بسی لیکن
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۱۰ - تمکین شیروانی
بسی دیار بگشتم بسی مکان دیدم
ز ذرّه ذرّه به سویت رهی نهان دیدم
جیحون یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱
دوش درخواب همی خنجر جانان دیدم
تشنه خوابیدم و سرچشمه حیوان دیدم
چو هلالیست بخورشید جمالت ابرو
که کمالش همه پیوسته بنقصان دیدم
راستی ازذقنت عاقبتم پشت خمید
[...]