فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶ - گفتار اندر ستایش عمید ابو الفتح مظفر
که او جاوید به گیهان بماند
همیدون بر سر ایشان بماند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۰ - نصیحت کردن بهگوى رامین را
چو جان ما که جاویدان بماند
بماند نام بد تا جان بماند
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۸ - در مدح بهرامشاه
عقل کل در نقش روی دلبرم حیران بماند
جان ز جانی توبه کرد آنک بر جانان بماند
جان ز جان کردست شست آن گه ز خاک پای او
جان پیوندیش رفت و جان جاویدان بماند
صبح پیش روی او خندید و بر خورشید چرخ
[...]
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵
چگونه عاشقی را جان بماند
که چندین روز بی جانان بماند
دریغا جان که رفت اندر سردل
بدل راضی شدم گر جان بماند
زهجرت هر شبی چندان بنالم
[...]
خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸
عقل در عشق تو سرگردان بماند
چشم جان در روی تو حیران بماند
در ره سرگشتگی عشق تو
روز و شب چون چرخ سرگردان بماند
چون ندید اندر دو عالم محرمی
[...]
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۴
عقل در عشق تو سرگردان بماند
چشم جان در روی تو حیران بماند
ذرهای سرگشتگی عشق تو
روز و شب در چرخ سرگردان بماند
چون ندید اندر دو عالم محرمی
[...]
عطار » منطقالطیر » فی التوحید باری تعالی جل و علا » حکایت عیاری که اسیر نان و نمک خورده را نکشت
عقل در سودای او حیران بماند
جان ز عجز انگشت در دندان بماند
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت محمود که برای فتح غزنین نذر کرد غنایم را به درویشان بدهد
شه درین اندیشه سرگردان بماند
در میان این و آن حیران بماند
عطار » منطقالطیر » بیان وادی حیرت » حکایت دختر پادشاه که بر غلامی شیفته شد و تحیر غلام پس از وصل در عالم بیخبری
چشم او در چهرهٔ جانان بماند
در رخ دختر همی حیران بماند
عطار » اسرارنامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه
به دریا گر گهر پنهان بماند
گهر با خاک ره یکسان بماند
عطار » اسرارنامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه
گهی افتان گهی خیزان بماند
گهی بیجان گهی با جان بماند
عطار » مصیبت نامه » بخش سوم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
مرد عاجز گشت ازو حیران بماند
زان سخن انگشت در دندان بماند
عطار » مصیبت نامه » بخش دوازدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
هرکه او سرگشته و حیران بماند
درد او جاوید بیدرمان بماند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴۱ - کبودی زدن قزوینی بر شانهگاه صورت شیر و پشیمان شدن او به سبب زخم سوزن
خیره شد دلاک و پس حیران بماند
تا بدیر انگشت در دندان بماند
حکیم نزاری » ادبنامه » باب سوم - در احترام فرمان پادشاه داشتن و به رضای او تسلیم بودن » بخش ۷ - حکایت
به بیچارگی در بیابان بماند
سراسیمه یک روز حیران بماند
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲۹
دل شد ز دست و بر مژه از خون نشان بماند
جان رفت و یار گم شده بر جای جان بماند
از ناخن ار چه سینه کنم، کی برون شود؟
خاری که در دورنه جانم نهان بماند
دنبال یار رفت روان کرد آب چشم
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳
ما بر کنار و با تو کمر در میان بماند
وان چشم پر خمار چنان ناتوان بماند
از پیش من برفتی و خون دل از پیت
از چشم من روان شد و چشمم در آن بماند
گفتم که نکته ئی زدهانت کنم بیان
[...]
قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۲۱ - حکایت در معرفت قلب
چون شنید آن قصه سرگردان بماند
وز کمال همتش حیران بماند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی
مردیم و حرف یاری ما در جهان بماند
رفتیم در کنار و سخن در میان بماند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی
مردیم و حرف یاری ما در جهان بماند
رفتیم در کنار و سخن در میان بماند