گنجور

فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۲

 

همی خواهد از من که بی‌کام من

ببرد دل و خواب و آرام من

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۹

 

هم از بند او بد شود نام من

بد آید ز گشتاسپ انجام من

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۹

 

به خوبی شده در جهان نام من

ز گشتاسپ بد شد سرانجام من

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر نکوکار » پادشاهی اردشیر نکوکار

 

جهان گر شود رام با کام من

ببینند تیزی و آرام من

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۸

 

که نوبت مرا بود بی‌کام من

چرا رفتی و بردی آرام من

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۱

 

اگر ننگ باشد وگر نام من

بگویم برآید مگر کام من

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۷۶

 

کجا آن همه کام و آرام من

که بر تاجها بر بدی نام من

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۵

 

نیابی جز این نیز پیغام من

اگر سربپیچانی از کام من

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۳

 

بپرسیدی از گوهر و نام من

به دل دیگر آمد ترا کام من

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۸

 

مگر باز گردد ز بد نام من

بپیران سر این بد سرانجام من

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۹

 

بدو گفت بیژن که گر کام من

نجویی نخواهی مگر نام من

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳۹

 

به ایرانیان گفت هنگام من

فراز آمد و تازه شد کام من

فردوسی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۰ - شدن لشکر بنی شیبه به حی بنی ضبه

 

بگفت ای نگارین دل آرام من

مباد ایچ بی تو خوش ایام من

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۹ - صفت خواندن ورقه مادر گلشاه را و زاری کردن

 

سوی باب گلشاه پیغام من

ببر، گو مبر از من آرام من

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۰ - پیمان بستن ورقه و گلشاه

 

چنین گفت کای نزهت کام من

ز نامت مبادا جدا نام من

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۶ - دیدن ورقه و گلشاه یکدیگر را

 

به تو باد فرخنده ایام من

مبُراد از مهر تو کام من

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۹ - چو گفت این، بگفتش که ای رادمرد

 

بنالید و گفت ای دلارام من

ز مهرت سیه گشت ایام من

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۳ - سه روز و سه شب همچنان در عذاب

 

بگفتش: چه بود ای دلارام من؟

بگو هین که تیره شد ایام من!

عیوقی
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۸ - شناختن شهریار مرجانه جادو را گوید

 

چو نیکو فتادی تو در دام من

برآمد کنون از تو خود کام من

عثمان مختاری
 
 
۱
۲
۳
۵