نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۰ - در مدح ملک فخرالدین بهرامشاه بن داود
جام سخا را که کفش ساقی است
باقی بادا که همین باقی است
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
سخن باقیست یارت نیز باقی است
چه غم داری چو دلدار تو ساقی است
نجمالدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب سیم » فصل چهارم
این مرتبه یارب چه حد مشتاقی است
کامروز او حریف و هم او ساقی است
هان ای ساقی باده فرا افزون کن
کز هستی ما هنوز چیزی باقی است
نجمالدین رازی » مجموعهٔ اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲
این مرتبهٔارب چه حد مشتاقی است
کامروز هم او حریف و هم او ساقی است
هان ای ساقی باده فرا افزون کن
کز هستی ما هنوز چیزی باقی است
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۸ - تتمهٔ قصهٔ مفلس
کآن جمال دل جمال باقی است
دولتش از آب حیوان ساقی است
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۶ - استشهاد آوردن حکایت سلطان محمود که امیرانش از حسد میگفتند که چرا پیش سلطان، ایاز از ما مقربتر باشد و دریافتن سلطان ضمیر ایشان و بشکستنِ گوهر شبافروزشان امتحان کردن و ناشکستن ایشان گوهر را و تحسین کردن پادشاه و عاقبت به دست ایاز رسیدن و شکستن ایاز آن گوهر شبافروز را
طرب و ذوق و عشرتش باقی است
عاشقان را در آن خدا ساقی است
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۶۸ - در بیان آنکه چون مولانا قدسنا اللّه یسره العزیز نقل فرمود چلبی حسام الدین بولد گفت که بجای والد خویش تو بنشین و شیخی کن تا من در خدمت ایستاده باشم. ولد قبول نکرد و گفت که مولانا نگذشته است، حاضر است المؤمنون لایموتون چنانکه در زمان مولانا خلیفه بودی بعد از او هم خلیفه باش.
روح او در جوار حق باقی است
از می وصل خود ج قش ساقی است
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۷۵ - در بیان آنکه جانها تا در عالم معنی پنهان بودند زشت از خوب ظاهر نمیشد حق تعالی ارواح را در قوالب و اشباح فرستاد تا خوب از زشت پیدا گشت که اَلسَّعیدُ مَنْ سَعِدَ فی بَطْنِ اُمِّهِ وَ الشَّقی مَن شَقی فی بَطْنِ اُمِّهِ. و در تقریر آن که چون شاگرد از استاد اندک آموزد هرگز اوستاد بدو فخر نکند بلکه از وجود او ننگ دارد ولیکن از آن شاگردی که صنعتش را عظیم آموخته باشد، و در حقیقت فخر کردن از او فخر کردن از خود باشد از آن رو میفرماید پیغمبر علیه السلام که اَلفَقْرُ فَخْری.
گفت این بایدم که آن باقی است
لطف تو این شراب را ساقی است
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۲۱۱ - پایان کتاب خواجو در حالت خود گوید
که تا درتنم یک نفس باقی است
دلم با می و مطرب و ساقی است
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۳
تن میرد و روح پاک باقی است
خواه حیدریست و خواه نراقی است
تن زنده به جان و جان به جانان
گه مغربی است گه عراقی است
خوش جام مرصعیست پر می
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۶
اگرچه خانه خرابی زباده ای ساقی است
خراب جام شرابیم تا دمی باقی است
ز شوق روی تو خورشید را اشعه نور
بصد هزار زبان در حدیث مشتاقی است
مرا نیاز درونی ز صدق دل با تست
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۳
خوش نیست بی تو ساقی گر بزم خلد باقی است
از صحبت دو عالم مقصود روی ساقی است
خاکم بباد دادی دامن فشاندی اما
تا دامن قیامت گرد ملال باقی است
صحبت خوش است با تو گر اتفاق افتد
[...]
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۹۵ - مناجات به درگاه قاضی الحاجات
دوره ی آخر زمان را ساقی است
عالم از فیض بقایش باقی است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۳۸ - حکایت بشر حافی و توبه او بر دست حضرت امام موسی کاظم ع
محفلش را صد چو زهره ساقی است
صدهزارش بنده ی قبچاقی است
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۲ - کیفیت روز سیّم از شهادت موافق حدیث حضرت امام صادق علیه السلام
زائر آئینه وجه باقی است
کان نهان را جلوهٔ اشراقی است