قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۹
ای جان بدسگالان جفت گداز کرده
وی طبع نیک خواهان انباز ناز کرده
شد روزه خجسته عید مبارک آمد
اندر گشاده یابی این در فراز کرده
درهای رنج بادا بر تو فراز دائم
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰ - در مدح شاه مظفرالدین قزل ارسلان
بههر حاجت که خلق آغاز کرده
دلی دارد چو دریا؛ بازکرده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۱ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار دوم
همان تمثال اول ساز کرده
همان کاغذ برابر باز کرده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور
مقالتهای حکمت باز کرده
سخنهای مضاحک ساز کرده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور
صراحی چون خروسی ساز کرده
خروسی کاو به وقت آواز کرده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۶ - اندرز و سوگند دادن مهینبانو شیرین را
همان یکشخص کاین را ساز کرده
همان انجمگری آغاز کرده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو
ملک بر هر دو جان انداز کرده
در گنج و در دل باز کرده
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۳ - در صفت عشق مجنون
لیلی گُلهبند باز کرده
مجنون گِلهها دراز کرده
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۶ - سخن گفتن مجنون با زاغ
او پرّ سخن دراز کرده
پرنده رحیل ساز کرده
عطار » خسرونامه » بخش ۲۶ - طلب کردن قیصر باج و خراج از پادشاه خوزستان و رفتن هرمز به رسولی
شراب و آبگینه راز کرده
به سوی شیشه سنگ انداز کرده
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۹۱
بازآمد آن مغنی با چنگ سازکرده
دروازه بلا را بر عشق باز کرده
بازار یوسفان را از حسن برشکسته
دکان شکران را یک یک فراز کرده
شمشیر درنهاده سرهای سروران را
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۱۳ - عشرت کردن خسرو و شیرین بر لب شهر و دو افسانه گفتن آنان
زمانه برگ عشرت ساز کرده
فلک درهای دولت باز کرده
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۲۱ - خبر یافتن شیرین از عقد کردن خسرو شکر را و به صحرا رفتن و ملاقاتش با فرهاد
ز خارا دید جوئی ساز کرده
رهی در مغز خارا باز کرده
عبید زاکانی » عشاقنامه » بخش ۲۳ - آمدن معشوق به خانهٔ عاشق
ز هر مستی سرود آغاز کرده
بهر برگی نوائی ساز کرده
امیر شاهی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳
در جمع ماهرویان، هم صحبتی است ما را
کاسباب خرمی را، صد گونه ساز کرده
از باده های وصلش، هر کس گرفته جامی
چون دور ما رسیده، آهنگ ناز کرده
لب بر لبش چو ساغر، خلقی بکام و شاهی
[...]