گنجور

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۸

 

«بی‌آنکش بُدی هیچ بیماریی،

نه از دردها هیچ آزاریی؛

۱ بیت
فردوسی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۴ - تازه کردن داستان و یاد دوستان

 

مگر دولت شه کند یاریی

درآرد به من تازه گفتاریی

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳۳ - جهانگردی اسکندر با دعوی پیغمبری

 

سکندر چو دید آن چنان زاریی

وزانسان برایشان ستمکاریی

۱ بیت
نظامی
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » گفتار مردی پاک‌دین

 

نه کسی را از زر تو یاریی

نه ترا هم نیز برخورداریی

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » راه‌بینی که از دست کسی شربت نمی‌خورد

 

گر ترا رنجی رسد گر زاریی

آن ز عز تست نه از خواریی

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی استغنا » گفتار پیری مستغنی

 

من نه عزت خواهم و نه خواریی

کاش در عجز خودم بگذاریی

۱ بیت
عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۹ - حكایت

 

گر ترا سهمی کند گر خواریی

آن ز عزّ تست نه از بیزاریی

۱ بیت
عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۵۳

 

بویی ز گردون می‌رسد با پرسش و دلداریی

از دام تن وا می‌رهد هر خسته دل اشکاریی

هر مرغ صدپر می‌شود سوی ثریا می‌پرد

هر کوه و لنگر زین صلا دارد دگر رهواریی

مرغان ابراهیم بین با پاره پاره گشتگی

[...]

۱۱ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۸۵

 

یاور من توی بکن بهر خدای یاریی

نیست تو را ضعیف‌تر از دل من شکاریی

نای برای من کند در شب و روز ناله‌ای

چنگ برای من کند با غم و سوز زاریی

کی بفشاردی مرا دست غمی و غصه‌ای

[...]

۱۱ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵۴ - مناجات

 

که شما یارید با ما یاریی

جانب مایید جانب داریی

۱ بیت
مولانا
 

حکیم نزاری » سفرنامه » بخش ۳ - آغاز کتاب

 

داشتم با او به رسم یاریی

وقت فرقت دست در بی کاریی

۱ بیت
حکیم نزاری
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۵۷۸

 

شب‌ها من و کنج غمی، شمع‌ام کند غمخوارئی

اشک روان و سوز دل، جان کندنی و زارئی

از چیست اشک سرخ من، گر نیست خون دل روان

رخسار من زرد از چه شد، گر نیست شب بیدارئی

تا دور ماندم از درش، تلخ است بر من زندگی

[...]

۷ بیت
ناصر بخارایی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۶۰

 

آه که از ره کرم یار نکرد یارئی

سوختم از غم و نشد رنجه بغمگسارئی

بر سر صید خود مرا کشت و نگاه هم نکرد

لایق صید خسروی نیست چو من شکارئی

چاره کار عاشقان زاری و زور و زر بود

[...]

۹ بیت
حسین خوارزمی
 

نظام قاری » دیوان البسه » مخیّل‌نامه (در جنگ صوف و کمخا) » بخش ۳ - آغاز داستان

 

چنین خواندم از خط ابیارئی

که میخواندی نوبتی عارئی

۱ بیت
نظام قاری
 

جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۲۵ - خردنامه بقراط

 

بدان شوخ دارد گرفتاریی

جز این نبودش هیچ بیماریی

۱ بیت
جامی
 

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۴

 

کافرم گر از تو باور باشدم غمخواریی

آزمند التفاتم کرده ذوق خواریی

از کنار دجله آتشخانه چندان دور نیست

کشتی ما بر شکستن زد درستان یاریی

شاد باش ای غم ز بیم مرگم ایمن ساختی

[...]

۱۰ بیت
غالب دهلوی