عمعق بخاری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵
تا زلف تو کفر را خریداری کرد
تسبیح ز روی شوق زناری کرد
کعبه ز سر شوق ببت خانه شتافت
بت زنده شد و ترا پرستاری کرد
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹
کسیکه بر همه آفاق دوستاری کرد
ببین که عشق تو در وی چه خرده کاری کرد
بکام دشمن شد دل گناه او همه آنک
بپیش روی تو دعوی دوستاری کرد
مرا از آتش دل رخت صبر سوخته بود
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۳ - عتاب کردن بهرام با سران لشگر
کس ندیدم که کارزاری کرد
چون گهِ کار بود کاری کرد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۴ - اندرز گرفتن بهرام از شبان
چند سالم یتاقداری کرد
راستبازی و راست کاری کرد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۶ - کشتن بهرام وزیر ظالم را
بر هلاکش سپاسداری کرد
کار ازان پس به استواری کرد
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۸ - در ختم کتاب و دعای علاء الدین کرپ ارسلان
چون مرا دولت تو یاری کرد
طبع بین تا چه سحرکاری کرد
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲
دل به عشق تو جانسپاری کرد
صبر هم نیز حق گذاری کرد
صبر و دل دست چون بهم دادند
هم. نیارست پایداری کرد
تاب در کار ما همی افتاد
[...]
مجد همگر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵
توئی که بخت تو در دهر کامکاری کرد
توئی که در همه کارت خدای یاری کرد
سپهر در پی امر تو ره به سر پیمود
زمانه بر در حکم تو جانسپاری کرد
به خاکبوس درت رغبتی نمود ملک
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۴۴
شبها دل من بسا که عیاری کرد
در کوی هوس رندی و شطاری کرد
اکنون که بروز روشن افتاد هنوز
بس می نکند زانچ شب تاری کرد
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۹
بار چندان که جفا جست و دل آزاری کرد
عاشق خسته وفاجوئی و دلداری کرد
نشنیدم که سگش نیز به فریاد رسید
بیدلی را که بر آن در همه شب زاری کرد
دی در آمد ز درم ناگه و از خجلت آن
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۱
دلی که در همه عالم بزرگواری کرد
ببین که عشق تو با او چه خرده کاری کرد
فدای روی تو کردست جان شیرین را
به جان تو که هم از روی دوستداری کرد
نگار لاله رخ سرو قد سیم اندام
[...]
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۹۹
هر که او با یزید یاری کرد
هر چه کرد او خلاف یاری کرد
هر که گوید یزید بود عزیز
شک ندارم به خویش خواری کرد
خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۸ - استقبال از کمال خجندی
یار در کار دلم کوشش بسیاری کرد
عاقبت آه جگر سوختگان کاری کرد
کرد چشم تو به نیش ستمی مرهم ریش
بین که تیمار دلم هندوی بیماری کرد
خود فروشی به خطت مشک اگر کرد چه باک
[...]
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳
دست موسی رکاب داری کرد
لب عیسی نفس شماری کرد
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۱۳ - مهر درخشنده
از مژه اشک، به رخسارهٔ خود جاری کرد
به سرو صورت خود لطمه زد و، زاری کرد
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۸ - در ستایش آب شلف معدنی تنکابن
فضلش آنجا که آبیاری کرد
از دل آب چشمه جاری کرد