کسیکه بر همه آفاق دوستاری کرد
ببین که عشق تو در وی چه خرده کاری کرد
بکام دشمن شد دل گناه او همه آنک
بپیش روی تو دعوی دوستاری کرد
مرا از آتش دل رخت صبر سوخته بود
ولی بدولت تو آب چشم یاری کرد
ز صبر خویش عجب مانده ام که چون عمری
قفای هجر همی خورد و سازگاری کرد
هزار جان گرامی بناز پرورده
فدای صبر که انصاف جان سپاری کرد
نهان ز زلف بگفتی که بوسه بدهم
بگفتمت که بگوئی ولی نیاری کرد
خیال روی تو تشریف داده بد دوشم
عفی الله او که بدین قدر حق گذاری کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر دربارهٔ عشق و دوستی صحبت میکند. او به وضوح بیان میکند که عشق یک شخص چقدر عمیق و تاثیرگذار است، تا جایی که حتی باعث میشود انسان تمام گناهان و کدورتها را فراموش کند. شاعر از درد و رنج خود میگوید و اشاره میکند که تنها با لطف و محبت معشوق، توانسته است بر آتش دل خود غلبه کند. او همچنین به صبر و تحملش در طول عمر اشاره میکند و از این تعجب میکند که چگونه با وجود تنهایی و دوری، توانسته است با عشق و سازگاری رفتار کند. در نهایت، از زیبایی معشوق و خضوع او در مقابل عشق یاد میکند. شاعر به روشنی نشان میدهد که عشق میتواند انسان را فراتر از مشکلات و دشواریها ببرد.
هوش مصنوعی: کسی که با همه جهان محبت و دوستی ورزیده، نگاهی بینداز به اینکه عشق تو چه تاثیرات ریز و درشتی در او گذاشته است.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر دشمنی، به گناه او متوجه است؛ زیرا او در حضورت ادعای محبت و دوستی کرد.
هوش مصنوعی: دل من از آتش عشق به تنگ آمده بود و صبرم به پایان رسیده بود، اما به واسطه نعمت وجود تو، اشکهایم به من کمک کردند و آرامش بخشیدند.
هوش مصنوعی: من از تحمل و صبر خود شگفتزدهام که چگونه توانستهام سالها به دنبال جدایی بگردم و با آن کنار بیایم.
هوش مصنوعی: هزاران جان عزیز که با عشق و محبت پرورش یافتهاند، فدای صبری میشود که شایسته و عادلانه جان را تقدیم کرد.
هوش مصنوعی: از میان زلفهای پنهان تو گفته بودی که بوسهای به تو بدهم، اما پاسخ دادی که بگویم، اما هیچ اقدامی نکردی.
هوش مصنوعی: تصور چهره تو به من آرامش داده، وای بر آن شخص که به این اندازه به من بیاحترامی کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
توئی که بخت تو در دهر کامکاری کرد
توئی که در همه کارت خدای یاری کرد
سپهر در پی امر تو ره به سر پیمود
زمانه بر در حکم تو جانسپاری کرد
به خاکبوس درت رغبتی نمود ملک
[...]
دلی که در همه عالم بزرگواری کرد
ببین که عشق تو با او چه خرده کاری کرد
فدای روی تو کردست جان شیرین را
به جان تو که هم از روی دوستداری کرد
نگار لاله رخ سرو قد سیم اندام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.