فردوسی » شاهنامه » داستان اکوان دیو » داستان اکوان دیو
درخشنده زرین یکی باره بود
بچرم اندرون زشت پتیاره بود
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۲
تخواره که در جنگ غمخواره بود
یلان سینه را زشت پتیاره بود
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۴
سپهر اندر آن جنگ نظاره بود
ستاره شمر سخت بیچاره بود
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۹۲ - مناجات شهریار مرحوم خدابخش
بسی زشت و بد شکل و پتیاره بود
به دستش یکی تیغ خونخواره بود
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۸ - در مدح پادشاه اسلام
نه دز بود کآن چرخ را باره بود
بدو اندورن مرد خونخواره بود
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۴۳ - جنگ تن به تن قارن و کوش و گرفتار شدن کوش
به بندی ببستش که یک پاره بود
نه هرگز گشادنش را چاره بود
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۴۵ - پیام قارن به چینیان و زنهار دادن به آنان
مرا رزم با این ستمکاره بود
که بیدادگر بود و خونخواره بود
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۲۹ - فی ترک المخالطة معالاوباش
مهر پیوسته یک سواره بود
ماه باشد که با ستاره بود
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۸ - فی مثالب المنحولین
کیر خر خلق را مناره بود
فرش دهلیز همچو شاره بود
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۷ - فصل اندر تبدیل حال
پیر کز جنبش ستاره بُوَد
گرچه پیرست شیرخواره بُوَد
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۵۴ - جنگ ششم اسکندر با روسیان
که این آدمی کش چه پتیاره بود
که از جنگ او خلق بیچاره بود
عطار » الهی نامه » بخش چهارم » (۴) حکایت شه زاده که مرد سرهنگ بر وی عاشق شد
یکی شهزاده چون مه پارهٔ بود
که مهر از رشک او آوارهٔ بود
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » اشعار و قطعات پراکندهٔ دیگر » شمارهٔ ۶
بر زمین آن درخت چیست که او
همنژاد سرمناره بود
برو برگش زمرّد و لعل است
مگر اصلش زسنگ خاره بود
بر سر او نشسته مرغی سبز
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۶۶
دل که نه زعشق پاره پاره بود
دل نگویم که سنگ خاره بود
پیرمردی که از جفای جوان
خون نخورده ست شیرخواره بود
ای که مه با کمال خوبی خویش
[...]
اوحدی » جام جم » بخش ۱۰۱ - در خطر مخلصان و نازکی آداب عبودیت و وقت آزمایشهای حق سبحانه
با کسی کو ازین شماره بود
هیچ دانی ترا چه چاره بود؟
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴۵
گر سینه ما چاک ز نظاره بود
ما را چه غم از طعنه بیکاره بود
تن خانه عاریت بود در بر جان
جان را چه زیان ز جامه گر پاره بود