مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - مدح یکی از اکابر
ای بزرگی که دین و دولت را
همه آثار تو به کار شود
هر زمان شادتر شود آن کس
که به نامت به کارزار شود
گفته و کرده تو در عالم
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۰ - فی الحفظ و المراقبة
هرکه را عون حق حصار شود
عنکبوتیش پردهدار شود
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۷۷ - التمثیل فی معنی اولئک کالانعام بل هم اضل
عکس خور زاب بر جدار شود
سقف از نقش او نگار شود
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۴۰ - فی مذمّة اهل التّعصّب و نصیحة الفریقین وفّقهما اللّٰه تعالی
مرد جولاهه چون سوار شود
به کم از ساعتی فگار شود
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۳۶ - التّمثیل فی صلابة طریق الاسلام
تا چو آن طفل مردِ کار شود
تیغ چوبینش ذوالفقار شود
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲ - اندر بدایت پادشاهی بهرامشاه
ابر ملکی که عدل بار شود
تیرماهِ جهان بهار شود
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲۶ - در عدالت و ستم ناکردن
رعیت از تو چو با یسار شود
از برای تو جان سپار شود
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۴ - مدح پادشاه به ترتیب کواکب و بروج دوازدهگانه
دست او با قلم چو یار شود
بر معانی سخن سوار شود
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۱۷ - اندر مذمّت دختر گوید
خان و مان تو پر ز عار شود
خانه از بهر وی حصار شود
عینالقضات همدانی » لوایح » فصل ۶۶
معشوق اگر بلطف در کار شود
با عاشق خسته تا در بار شود
معشوق شود عاشق و بی زحمت خود
در عالم او قابل دیدار شود
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۷ - نشستن بهرام روز یکشنبه در گنبد زرد و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم دوم
مگر این طفل رستگار شود
به سلامت امیدوار شود
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
پس به عذری که خصم یار شود
رخنهٔ باغ استوار شود
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۲ - در مدح امام برهان الدین گفته در بغداد
امام عالم و برهان دین لسان الحق
توئی که خامه ز مدح تو مشکبار شود
گمان مبر که ز صدر تو خادم داعی
همی به جای دگر جز باضطرار شود
بدان خدای که در کارگاه قدرت او
[...]
ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۴۵
پناه ملت و راعی خلق نصرة دین
تویی که چرخ به نام تو نامدار شود
بنای شرع به سعی تو مرتفع گردد
اساس عدل به ملک تو استوار شود
چو در شب حدثان صبح دولتت بدمید
[...]
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۹۰
چون نرگس نیم خفته بیدار شود
بر یک قدمش دو سر پدیدار شود
چون مشعلۀ دو سر که بفروزندش
وز جنبش باد سر نکونسار شود
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۴۱
هرچیز که بسیار شود خوار شود
گر خوار شود به خانهٔ پار شود
گر سیر شود از همه بیزار شود
یارش به بهای جان خریدار شود
مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۳
پناه ملک سلیمان ملاذ اهل زمان
توئی که ملک ز نام تو نامدار شود
فرود دست تو بیندش اگر کسی به مثل
به پای وهم بر این نیلگون حصار شود
سپهر پیش سراپرده جلالت تو
[...]
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۸ - در بیان آنکه ملکالموت آیینه صافی است که هر کس روی خود در او میبیند اگر دیو است دیوش میبیند و اگر فرشته است فرشته الی مالانهایه
ملک الموت با تو یار شود
در بد و نیک غمگسار شود
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۸ - در بیان آنکه ملکالموت آیینه صافی است که هر کس روی خود در او میبیند اگر دیو است دیوش میبیند و اگر فرشته است فرشته الی مالانهایه
بر یکی مهربان و یار شود
بر یکی هم چو ذوالفقار شود