عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۹ - حدیث دیگر در آتش رفتن جناب ابوذر در حضور حضرت مولی الموالی علیه و آله السلام
همچو پروانه بسوی نار رفت
بروی آن آتش همه گلزار رفت
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۸ - تمثیل در عدل کسری و ثمرهٔ آن خصال، و ظلمآوری و نتیجهٔ آن، و حکایت شاهزادهٔ نیکو و از راه رفتن او به سخن مردم بدسکال و پند دادن شیخ ابوالحسن خرقانی او را و ابا نمودن او از آن
بوذر غفّار چون در نار رفت
نار پیش نور او گلزار رفت
عطار » مصیبت نامه » بخش چهاردهم » بخش ۱ - المقالة الرابعة عشرة
گفت ای پرسنده وقت کار رفت
پیش از ما قافلهسالار رفت
عطار » وصلت نامه » بخش ۳۵ - الحکایت الرموز و تتمهای از حالات شیخ لقمان و آمدن شیخی از بخارا بدیدن او
هرکه او واصل ز پنج و چار رفت
گنج وحدت یافت برخوردار رفت
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۹
تا از دو دیده ام رخ آن گل عذار رفت
خواب از دو دیده وز دل تنگم قرار رفت
تا از رخش تمتع جان برنداشت چشم
بی روی مهوشش دل و دینم ز کار رفت
از روزگار تیره ی بدعهد بی وفا
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۰
تا از بر من آن صنم گل عذار رفت
چون زلف بی قرار وی [از] من قرار رفت
مستغرقم به بحر غم اندر فراق تو
زان رو کم از دو دیده بت غمگسار رفت
دیگر به سرو و گل نکنم التفات هیچ
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸
بسکه به دل می زنم سنگ که دلدار رفت
کار دل از دست شد دست هم از کار رفت
حال چه پرسی زمن از هجر سوخت
کار به مردن کشید قصه ز گفتار رفت
بود مرادم که زود شب بشود روز وصل
[...]
فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹
از دل هزار لخت به چشم نثار رفت
جز داغ هر چه بود درین لالهزار رفت
ضعفم چنان گداخت که طوفان اشک دوش
صد جا نشست از مژه تا در کنار رفت
آن دیده گو ذخیره دیدار مینهاد
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۱
تا شمع من ز دیدهٔ شب زنده دار رفت
دود از سرم برآمد و اشک از کنار رفت
در پیچ و تاب حلقه آن زلف خم به خم
کاری که کرد، دست و دل من ز کار رفت
افسانه کم کنید که جوشید گریه ام
[...]
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۲۶ - حکایت
روم من هم از پی، چو گل زار رفت
نماند بجا دل، چو دلدار رفت
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۶۶ - صیادی که با رفیق خود از پی صید رفتند
همچو عنقا جانب سنگار رفت
رو به سوی گنبد دوار رفت
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۷ - بقیه حال حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل ذبیح
نظم چون آید که طبع از کار رفت
دل به شوق دیده ی دیدار رفت
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۰ - بی نوایی که عاشق دختر پادشاه شد
از سرش هوش و ز دستش کار رفت
هم ز پایش قوت رفتار رفت
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۰ - حدیث:المجاز قنطرة الحقیقه
پابرهنه جانب کهسار رفت
قطره ای شد سوی دریا بار رفت
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۷ - در بیان اینکه چون خودی از عشق و محبت محکم میگردد ، قوای ظاهره و مخفیه نظام عالم را مسخر می سازد
کوچک ابدالش سوی بازار رفت
از شراب بوعلی سرشار رفت
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۱۲ - حکایت سلطان مراد و معمار در معنی مساوات اسلامیه
جوی خون از ساعد معمار رفت
پیش قاضی ناتوان و زار رفت