تا از دو دیده ام رخ آن گل عذار رفت
خواب از دو دیده وز دل تنگم قرار رفت
تا از رخش تمتع جان برنداشت چشم
بی روی مهوشش دل و دینم ز کار رفت
از روزگار تیره ی بدعهد بی وفا
روزم سیاه گشت و در این روزگار رفت
ننشست پای حسرتم از جست و جوی دوست
نگرفت دست ما و ز دستم نگار رفت
او در میان نیامد و هر سوز چشمها
خونم ز دست هجر وی اندر کنار رفت
دستی کمر نکرد کسی در میان ما
تا سرو بوستان دلم از کنار رفت
بس درّ و گوهری که بیفتادم از نظر
تا از نظر مرا بت سیمین عذار رفت
تا روی گل وش تو برفت از جهان لطف
در دیده ای به جای گل سرخ خار رفت
زاری من به هجر وی از حد برفت از آنک
ظلمی صریح بر من مسکین زار رفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به بیان احساساتش درباره دوری معشوق میپردازد. او از زیبایی گل و چهره محبوبش سخن میگوید و بیان میکند که پس از رفتن او، خواب و آرامش را از دست داده است. دلتنگی و حرص برای دیدن محبوبش، زندگیاش را سخت و تیره کرده و او همچنان در جستجوی اوست. در غم فراق، چشمش به یاد او میگرید و هیچکس در این میان به او کمک نمیکند. او حتی متوجه میشود که زیبایی محبوبش با رفتن او از زندگیاش، به مانند خار در گل سرخ تبدیل شده است. به این ترتیب، شاعر از ظلم و بیوفایی زمانه و درد فراوانی که از جدایی محبوبش متحمل شده، سخن میگوید.
هوش مصنوعی: وقتی که از چهره آن گل زیبا در نظر دو چشم من غافل شدم، خواب از چشمانم رفت و آرامش از دل تنگم ناپدید شد.
هوش مصنوعی: چشمم از زیبایی و جذابیت او غافل نبوده و هنوز نتوانستهام از آن لذت ببرم، اما دل و ایمانم در این میان به خطر افتاده است.
هوش مصنوعی: در پی شرایط سخت و ناپایداری که به من وفا نکرد، روزگار من بسیار تیره و دلگیر شد و این تلخی در زندگیام ادامه دارد.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر از احساس ناامیدی و بیپایانی جستجوی عشق صحبت میکند. او میگوید که به خاطر دنبال کردن دوست، هیچگاه آرام نمیگیرد و همچنین اشاره میکند که در این مسیر، هم دستی برای کمک ندیده و هم محبوبش از دستش رفته است. این احساسات نشاندهندهی دلشکستگی و بیپناهی او در عشق است.
هوش مصنوعی: او نیامد و من با اشکهای سوزانم از جداییاش، به شدت غمگین و دلشکسته شدم.
هوش مصنوعی: هیچکس در میان ما برای یاری به دیگران تلاش نکرد؛ به همین خاطر، عشق و زیبایی قلبم از زندگیام دور شده است.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر از زیبایی و جذابیتی صحبت میکند که از دیدش دور شده است. او به تعداد زیادی از چیزهای ارزشمند و زیبا اشاره میکند که از نظرش رفتهاند و به دنبال آن، اشاره به یک معشوق خاص با چهرهای زیبا دارد که از دیدش دور شده است. در واقع، شاعر حسرت و غم دوری از این زیبایی را احساس میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که زیبایی و لطف تو از دنیا رفت، در چشم من به جای گل سرخ، فقط خار باقی ماند.
هوش مصنوعی: گریه و زاری من به خاطر دوری او به حدی رسیده که دیگر قابل تحمل نیست، زیرا ظلمي بیرحمانه بر من مسکین رفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.