گنجور

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۵۶ - در غزل است

 

بنگر که چه روزگار دارم

کان چهره چون نگار دارم

در دل غم و غم سگال سوزم

در بر می و می گسار دارم

نشگفت که باغ وار خندم

[...]

قوامی رازی
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۲

 

من با تو هزار کار دارم

جانی ز تو بی قرار دارم

شب‌های وصال می‌شمردم

تا حاصل روزگار دارم

گفتی که فراق نیز بشمر

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱

 

دلی پر گوهر اسرار دارم

ولیکن بر زبان مسمار دارم

چو یک همدم نمی‌دارم در آفاق

سزد گر روی در دیوار دارم

چو هیچ آزادهٔ داننده دل نیست

[...]

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۶ - از سر گرفتن قصّه

 

چو نه دل دارم ونه یاردارم

سزد گر روی در دیوار دارم

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۷ - در ذات و صفات و عین الیقین فرماید

 

از آن من در یقین دیدار دارم

که چون او مونس و غمخوار دارم

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

من این دعوی ز اصل کار دارم

جهان را اندرو مردار دارم

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۴ - مناجات

 

خداوندا گنه بسیار دارم

ولکین جمله را اقرار دارم

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۸ - در جواب دادن ابلیس در اعیان فرماید

 

من اندر کافری اسرار دارم

نمود جزو و کل دلدار دارم

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در نشانی دادن جوهر حقیقت فرماید

 

دمی گوید منت دیدار دارم

ابا تو اندر این سر کار دارم

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۴ - درخبردادن صاحب اسرار فرماید

 

جدائی نیست من دیدار دارم

حقیقت بیشکی من یاردارم

عطار
 

کمال‌الدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹

 

نه دسترسی به یار دارم

نه طاقت انتظار دارم

هر جور که از تو بر من آید

از گردش روزگار دارم

در راه غمت کنم هزینه

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۹۲

 

یا رب چه یار دارم شیرین شکار دارم

در سینه از نی او صد مرغزار دارم

قاصد به خشم آید چون سوی من گراید

گوید کجا گریزی من با تو کار دارم

من دوش ماه نو را پرسیدم از مه خود

[...]

مولانا
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۹

 

باز از شراب دوشین در سر خمار دارم

وز باغ وصل جانان گل در کنار دارم

سرمست اگر به سودا برهم زنم جهانی

عیبم مکن که در سر سودای یار دارم

ساقی بیار جامی کز زهد توبه کردم

[...]

سعدی
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۰

 

نه دست‌رسی به یار دارم

نه طاقت انتظار دارم

هر جور که از تو بر من آید

از گردش روزگار دارم

در دل غم تو کنم خزینه

[...]

سعدی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰۲

 

نه دست رسی به یار دارم

نه طاقت انتظار دارم

هر جور که از تو بر من آید

از گردش روزگار دارم

در دل غم تو کنم خزینه

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۳۷ - در حسب حال و ختم کتاب گوید

 

سخن در سینه زین بسیار دارم

نمی‌گویم که عمری کار دارم

شیخ محمود شبستری
 
 
۱
۲