یا رب چه یار دارم شیرین شکار دارم
در سینه از نی او صد مرغزار دارم
قاصد به خشم آید چون سوی من گراید
گوید کجا گریزی من با تو کار دارم
من دوش ماه نو را پرسیدم از مه خود
گفتا پیاش دوانم پا در غبار دارم
خورشید چون برآمد گفتم چه زردرویی
گفتا ز شرم رویش رنگ نضار دارم
ای آب در سجودی بر روی و سر دوانی
گفتا که از فسونش رفتار مار دارم
ای میرداد آتش پیچان چنین چرایی
گفتا ز برق رویش دل بیقرار دارم
ای باد پیک عالم تو دل سبک چرایی
گفتا بسوزد این دل گر اختیار دارم
ای خاک در چه فکری خاموشی و مراقب
گفتا که در درونه باغ و بهار دارم
بگذر از این عناصر ما را خداست ناصر
در سر خمار دارم در کف عقار دارم
گر خواب ما ببستی بازست راه مستی
می دردهد دودستی چون دستیار دارم
خاموش باش تا دل بیاین زبان بگوید
چون گفت دل نیوشم زین گفت عار دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عواطف و اندیشههای شاعر درباره عشق و زیباییهای جهان اطرافش میپردازد. شاعر از یاری شیرین و دلنشین خود یاد میکند و به زیباییهای طبیعت نیز اشاره دارد. او خشم پیامآورانی را میبیند که به او نزدیک میشوند و به جستجوی محبوبش میپردازد. درگفتوگو با عناصر مختلف طبیعت مانند ماه، خورشید، آب و باد، به زیبایی و حسرتهای دل خود اشاره میکند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که عشق و عواطفش فراتر از عناصری است که در دنیا وجود دارد و او در جستجوی حقیقتی عمیقتر و معنویتر است.
هوش مصنوعی: خدایا، من چه یاری دارم که مانند یک نعمت ارزشمند است و در دل من به اندازه یک نی، صدها گلزار وجود دارد.
هوش مصنوعی: پیامآور در حالی که ناراحت است به من میگوید: وقتی به سوی من میروی، کجا میخواهی بروی؟ من با تو کار دارم و نمیتوانی فرار کنی.
هوش مصنوعی: من دیشب از ماه نو پرسیدم که چرا دنبال ماه خود هستی، او گفت: "من در پی او هستم و پایم در غبار است."
هوش مصنوعی: وقتی خورشید طلوع کرد، به آن گفتم که چقدر رنگش زرد است. خورشید پاسخ داد که به خاطر شرم، رنگی شبیه گل نضار (گل زیبای قرمز) دارم.
هوش مصنوعی: ای آب، در حالی که برای تو به سجده افتادهام و سرم را به زمین آوردهام، میگویم که تحت تاثیر جادو و فریبش رفتارم شبیه مار شده است.
هوش مصنوعی: ای میرداد، چرا همچون آتش میچرخانی؟ جوابش این است که از درخشش چهرهاش دل من آرام و قرار ندارد.
هوش مصنوعی: ای باد، تو پیامآور جهانی؛ چرا قلب سبکدل من را آزردهای؟ گفتی: اگر اختیار داشتم، این دل را میسوزاندم.
هوش مصنوعی: ای خاک، در چه حالی هستی؟ آرام و ساکت نشستهای، بگو که من در دل باغ و بهار، چه شور و شوقی دارم.
هوش مصنوعی: از این دنیای مادی بگذر، زیرا خداوند یاریدهنده ماست. من در حالی که سرم در مستی است، در دستم مشروب دارم.
هوش مصنوعی: اگر چشمهای تو بر خواب باشد، دوباره راه مستی را میبندد؛ اما میدانم که چون دو دستیار دارم، میتوانم می را بنوشم.
هوش مصنوعی: سکوت کن تا دل بدون استفاده از زبان صحبت کند. وقتی دل صحبت کرد، من از شنیدن آن شرمنده میشوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
باز از شراب دوشین در سر خمار دارم
وز باغ وصل جانان گل در کنار دارم
سرمست اگر به سودا برهم زنم جهانی
عیبم مکن که در سر سودای یار دارم
ساقی بیار جامی کز زهد توبه کردم
[...]
از گلستان رویت، در دیده خار دارم
وز رهگذار کویت، در دل غبار دارم
روز الست گشتم، مست از خمار چشمت
هر دردسر که دارم، من زان خمار دارم
بیمارم از دو چشمت، آشفته از دو زلفت
[...]
ساقی بیار بوسم کز می خمار دارم
وز بحر هستی امشب میل کنار دارم
ناصح مده تو پندم کز عشق ناگزیرم
مستم بکن تو ساقی کز عقل عار دارم
در آینه شهودم کی یار رخ نماید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.