قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - در مدح امیر ابراهیم بن حسن
از وی همیشه قالب خون خوار خوار به
وانکو ز زخم هست در آزار زار به
فلکی شروانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - ترکیب بند
روزی خوشست عیش در این روزگار به
وز هر چه اختیار کنی وصل یار به
چون مرغ زار زیر نوازد به مرغزار
ما را حریف مرغ و وطن مرغزار به
در لاله زار لاله چو رخسار یار شد
[...]
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۳۳
عشق غلب القلب و قد صار به
حتی فنی القلب بما جاربه
القلب کطیی خفض الریش به
عشق نتف الریش و قد طار به
سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۲۸ - حکایت پادشاه غور با روستایی
زن از مرد موذی به بسیار به
سگ از مردم مردمآزار به
حکیم نزاری » ادبنامه » باب هفتم - در حُسّاد و اقران و معاندان درگاه » بخش ۱
که آنجا خموشی ز گفتار به
نگفتی و از گفته بسیار به
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - قصیده
مرد همه جا سر کار به
شخص معطل خجل وخوار به
بهرهٔ مقصود چو بی رنج نیست
کاهل بیکار به پیکار به
مرد که شبلی نشود گاه کار
[...]
سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۱
ای که در حُسنِ عمل ز امسال بودی پار به
مردمِ بیخیر را دستِ عمل بیکار به
چند گویی من بِهَم در کار دنیا یا فلان
چون ز دین بیبهره باشد سگ ز دنیادار به
دین ترا در دل به از دنیا که در دستت بود
[...]
حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۶۱ - و له ایضا
از هر چه هست و بود، می خوشگوار به
وز می، به پیش من، لب شیرین یار به
باشد لطیف سیب سپاهان، ولی ازو
دیدم به چشم خویش زنخدان یار به
بر به به حسن اگر زنخ او زنخ زند
[...]
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۸
ننشستن نقش امید، از نقش بد بسیار به
آئینه را عریان تنی، از جامه زنگار به
غواص تا دم می زند گوهر نمی آید بکف
گوهرشناس ار کس بود خاموشی از گفتار به
هر لب که بی آهی بود، کم از لب چاهی بود
[...]
یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » غزلیات » شمارهٔ ۱۲
بیار باده که آمد بهار...به
کجاست ساقی...یار...به
کنیم کار ثواب و کشیم بار صلاح
به جان رسیدم از این کارو بار... به
به اختیار کشم جبر عشق ملت سوز
[...]
یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » غزلیات » شمارهٔ ۲۶
هماره بیدلان نالند از اغیار... به
خلاف من که نالم سخت سخت از یار... به
همی بر لاش پوسیده نیاکان تا به کی بالی
نه ای کرکس چه بر پری بدین مردار... به
قیاس رفته و آینده زین مشت خران فرما
[...]
یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » غزلیات » شمارهٔ ۳۳
شبان تیره زان زلفین ثعیان سار...به
چنان پیچم که بر پیچد سلیم از مار...به
از آن لب اشک ها گلگون وزان خط روزها نیلی
تعالی الله از آن شنگرف و آن زنگار... به
سواد آن دل سنگین در آب چشم من پیدا
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۴
عقلم از آن چه برد بو قصه ی عشق یار به
وز همه نشاط ها ذکر غم نگار به
نقدی اگر به کف ترا به سر او فدا نکو
جائی اگر به لب ترا در قدمش نثار به
ناله ی ما نوای نی خون جگر به جای می
[...]
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۴ - ذکر شهادت حرّ بن یزید ریاحی علیه الرّحمه و الرضوان
عقل گفتش: رو که عار از نار به
جور یار از صحبت اغیار به
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره البقره » ۲۱- آیات ۴۳ تا ۴۵
عشق گوید از دو عالم یار به
فکر جان و سر مکن ، ایثار به
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان دوم » بخش ۹۱ - رفتن ح علی اکبر علیه السلام به وداع اهل حرم
پدر را – پسر – یارو غمخوار به
به پیکار دشمن مددکار به
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۶ - شنیدن سیدالساجدین استغاثه ی امام و سلطان دین را و عزم یاوری کردن
پدر را پسر یار و غمخوار به
به پیکار دشمن مددکار به
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مسمطات » مسمط بهاریه در نعت حضرت حجه عصر عجل الله تعالی فرجه
امسال نوبهار ز پیرار و پار به
آری ز بهمن و دی خرم بهار به
در دیده ئی که یار درو نیست خار به
از هر چه آیدت بنظر روی یار به