شبان تیره زان زلفین ثعیان سار...به
چنان پیچم که بر پیچد سلیم از مار...به
از آن لب اشک ها گلگون وزان خط روزها نیلی
تعالی الله از آن شنگرف و آن زنگار... به
سواد آن دل سنگین در آب چشم من پیدا
چنان کز ژرف دریا بالمثل کهسار... به
یکی خر بینی افسارش نه پالانش نه از مفتی
بپیرایند اگر آن خرقه وان دستار... به
خرد نابهره دیواری است در راه طرب هی هی
به باد باده از بن برکن این دیوار... به
به سالاری صوفی فتح باره آسمان خواهی
گرفتن پژوه نتوانی بدین سالار... به
در این گندم نمایان جوفروشان مردمی گم شد
چون آن سوزن که باز افتد به کاه انبار... به
شدم بس شیب و بس بالا ندیدم نازل و والا
به جز...گی کالا در این بازار... به
یکی طومارکن سردار از این ...گان وانگه
به هم در پیچ و بر طاق افکن آن طومار... به
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هماره بیدلان نالند از اغیار... به
خلاف من که نالم سخت سخت از یار... به
همی بر لاش پوسیده نیاکان تا به کی بالی
نه ای کرکس چه بر پری بدین مردار... به
قیاس رفته و آینده زین مشت خران فرما
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.