فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴ - گفتار اندر ستایش خواجه ابو نصر منصور بن مهمد
چو ایزد بندهای را یار باشد
دو چشم دولتش بیدار باشد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵ - گفتار اندر گرفتن سلطان شهر اصفهان را
ستمگر دشمن دادار باشد
که از فرمان او بیزار باشد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى
زن ارچه زیرک و هشیار باشد
زبون مرد خوش گفتار باشد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را
زن مغ چون برین کردار باشد
به صحبت مرد ازو بیزار باشد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس
شما را ناله پیش یار باشد
چرا باید که ناله زار باشد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را
که خرما در جهان با خار باشد
نشاط عشق با تیمار باشد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۰ - نشستن موبد در بزم با ویس و رامین و سرود گفتن رامین به حال خود
به عشق اندر چنین بسیار باشد
همیشه مرد عاشق خوار باشد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۲ - بردن شاه موبد ویس را به دز اشکفت و صفت دز و خبر یافتن رامین از ویس
وگر راهم سراسر مار باشد
برو صد آهنین دیوار باشد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس
مرا تا جان شیرین یار باشد
وفای ویس جستن کار باشد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۶ - مویه کردن شهرو پیش موبد
مرا تا ویس جفت و یار باشد
همین اندوه خوردن کار باشد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۸ - آگاهى یافتن موبد از رامین و رفتن او در باغ
دلش را هر بلایی خوار باشد
هر آنگه کان بلا با یار باشد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۵ - عروسى کردن رامین با گل
مرا تا من زیم گل یار باشد
دلم از دیگران بیزار باشد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس
ز نرگس خود چرا آزار باشد
و یا از گل کرا تیمار باشد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۳ - پاسخ دادن ویس رامین را
به عشق اندر چنین بسیار باشد
تن عاشق همیشه خوار باشد
منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۷ - در مدح ابوحرب بختیار
ساقی بیا که امشب ساقی به کار باشد
زان ده مرا که رنگش چون جلنار باشد
می ده چهار ساغر، تا خوشگوار باشد
زیرا که طبع مردم را بر چهار باشد
همطبع را نبیدش فرزانهوار باشد
[...]
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۹ - در مدح سلطان سنجر
تا ملک جهان را مدار باشد
فرمانده آن شهریار باشد
سلطان سلاطین که شیر چترش
در معرکه سلطان شکار باشد
آن خسرو خسرونشان که تختش
[...]
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۸۳ - در هجا
گر اندک صلتی بخشد امیرت
ازو بستان کزو بسیار باشد
عطای او بود چون ختنه کردن
که اندر عمر خود یکبار باشد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار
و گر بود او پری دشوار باشد
پری بر چشمهها بسیار باشد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۵ - پاسخ دادن شیرین خسرو را
سخن باید که با معیار باشد
که پر گفتن خران را بار باشد
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۱ - صفت شیرویه و انجام کار خسرو
که در دولت چنین بسیار باشد
گهی شادی گهی تیمار باشد