منم بنمودهام اسرار اینجا

حقیقت هم ترا دیدار اینجا

تو گنجی و بمانده خوار اینجا

کجا گردی تو برخوردار اینجا

چنین پیدا جمال یار اینجا

ازو منصور برخوردار اینجا

شود یکرنگ در اسرار اینجا

شود از عشق برخوردار اینجا

کجائی این زمان عطار اینجا

یقین شو بر سر اسرار اینجا

درین صورت بگو اسرار اینجا

که برخورداری از دلدار اینجا

دلم چون واصلست از یار اینجا

یقین او بیشکی دیدار اینجا

چنین میگویدم دلدار اینجا

خبر کردم ز هر اسرار اینجا

اگر کافر وگر دیندار اینجا

مرا برگوی این اسرار اینجا

تو میدانی مرا اسرار اینجا

تو کردستی مرا بردار اینجا

خبر تا میدهد ز اسرار اینجا

نمودار است او بردار اینجا

بسی شیخا نمودم یار اینجا

نمودخویشتن هر بار اینجا

چو جانانست باعطار اینجا

نموده مرورا دیدار اینجا

ازاو ره یافتم بسیار اینجا

از آن کردم بسی تکرار اینجا

بگویم راز با دیوار اینجا

همه از رمز پر اسرار اینجا

چو مخفی بود گنج یار اینجا

چگویم نیستم گفتار اینجا

حقایق دارم از اسرار اینجا

که پیدا کردهام من یار اینجا

ز دست دل شدم افگار اینجا

فروماندم شدم یکبار اینجا

همی جستیم یقین دلدار اینجا

یکی آواز از دیوار اینجا

تو گنجی دادهٔ عطّار اینجا

که میریزد دُرِ اسرار اینجا