گنجور

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۸

 

درست‌ست و اکنون به زنهار اوست

پراندیشه جان از پی کار اوست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۱

 

بهانه مرا نیز آزار اوست

نهانم پر از درد و تیمار اوست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۱

 

سیاوش بدانست کان کار اوست

برآشفتن شه ز بازار اوست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱ - اندر ستایش سلطان محمود

 

مر او را ستاینده کردار اوست

جهان سر به سر زیر آثار اوست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۴

 

بدانست کای جادوی کار اوست

بدو بد رسیدن ز کردار اوست

فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷ - در ستایش مردم گوید

 

بر آن آفرین کن که این کارِ اوست

نکوتر ز هرچیز کردارِ اوست

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۸ - نامه فرستادن گرشاسب به نزد بهو

 

زمین بسته بر نقطه کار اوست

تک چرخ بر پویه پرگار اوست

اسدی توسی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - در مدح امیر ابراهیم بن حسن

 

آن دلبری که خوبی بسیار یار اوست

دردا که در دلم همه پیکار کار اوست

گرد سرای وصل نگشته است یک نفس

پیش در فراق بصد بار بار اوست

در نار هجر روی چو آبی شدم از آنک

[...]

قطران تبریزی
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۸ - در وصف بهار و مدح محمدبن نصر سپهسالار خراسان

 

امروز خلق را همه فخر از تبار اوست

وین روزگار خوش، همه از روزگار اوست

از بهر آنکه شاه جهان دوستدار اوست

دولت مطیع اوست، خداوند یار اوست

منوچهری
 

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۷۶

 

شاهی که عدل و جود همه روزگار اوست

تاریخ نصرت و ظفر از روزگار اوست

قفل غم و کلید طرب روز بزم اوست

اثبات عدل و نفی ستم روز بار اوست

والی به حد شام یکی پهلوان اوست

[...]

امیر معزی
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۷ - در شکایت از روزگار

 

خرچنگ کجرواست مه اندر کنار اوست

ور شیر ابخر است غزاله شکار اوست

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶

 

حبذا عشقت وگرچه فتنه در بازار اوست

خرما رویت که نور دیده در دیدار اوست

ادیب صابر
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۸ - تعلیم خضر در گفتن داستان

 

نظامی که نظم دری کار اوست

دری نظم کردن سزاوار اوست

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۱۰ - فرو گفتن داستان به طریق ایجاز

 

ز بلغار بگذر که از کار اوست

به ناگاه اصلش بن غار اوست

نظامی
 

عطار » منطق‌الطیر » در نعت رسول » در نعت رسول ص

 

کیست کو نه تشنهٔ دیدار اوست

تا به چوب و سنگ غرق کار اوست

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » فی فضائل خلفا » فی‌فضیلة امیرالمؤمنین ابوبکر رضی الله عنه

 

خواجهٔ اول که اول یار اوست

ثانی اثنین اذهما فی الغار اوست

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مرگ ققنس

 

قرب صد سوراخ در منقاراوست

نیست جفتش، طاق بودن کار اوست

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی طلب » گفتگوی شیخ ابوسعید مهنه با پیری روشن‌ضمیر دربارهٔ صبر

 

هرک را نبود طلب، مردار اوست

زنده نیست او ، صورت دیوار اوست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

همه بیچارگان را غمگسار اوست

همه وقتی همه جاییت یار اوست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

یقین است اینکه نقش هر چهار اوست

ز نور قدس گشته آشکار اوست

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode