فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۷
کزین گونه اسفندیار آمدی
سپه را برین دشت کار آمدی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۰۰ - بازگشتن گرشاسب و دیدن شگفتیها
هر آن گه که خرم بهار آمدی
گل آن درخت آشکار آمدی
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱ - آغاز
چه مردی و اینجا چه کار آمدی؟
که در خیمه پنهان چو مار آمدی؟
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۲۳ - رزم کردن ارژنگ شاه با هیتال شاه و شکست خوردن ارژنگ شاه گوید
اگر ملک را خواستار آمدی
بکین زی من ای شهریار آمدی
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » احوال مالک دینار
در غم دنیا گرفتارآمدی
خاک بر فرقت که مردار آمدی
عطار » منطقالطیر » بیان وادی توحید » حکایت پیرزنی که کاغذ زری به بوعلی داد
تا که از هیچی پدیدار آمدی
درگرفت خود گرفتار آمدی
عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل
باز چون آن خلق بسیار آمدی
بار دیگر خشم در کار آمدی
عطار » مصیبت نامه » بخش چهاردهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
بعد از آن خاتون به بازار آمدی
عقل خفته فتنه بیدار آمدی
عطار » مصیبت نامه » بخش پانزدهم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
بود مجنونی چو در کار آمدی
گاه گاهی سوی بازار آمدی
عطار » مصیبت نامه » بخش بیستم » بخش ۱ - المقالة العشرون
گر کبودی صوفی کار آمدی
عاشقی الحق گهردار آمدی
عطار » مصیبت نامه » بخش سیهم » بخش ۱ - المقالة الثلثون
تا به سرّ عشق در کار آمدی
تشنهٔ دریای اسرار آمدی
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۱ - در غوغاکردن اهل بغداد بر شیخ منصور رحمةالله و پند دادن مشایخ او را
در خودی خود گرفتار آمدی
لاجرم در عین پندار آمدی
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۳۳
گر چشم من در روی آن خورشید رخسار آمدی
آخر شب امید را صبحی پدیدار آمدی
تا کی دوم چون بیخودی در کویت ار بختم بدی
یا پای در سنگ آمدی یا سر به دیوار آمدی
گر دوست بودی یار من، کی خواستی آزار من؟
[...]
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۲۵ - رفتن سام نریمان با قلواد به راه شهر چین
رهش هر زمان رودبار آمدی
کنارش چو دریا کنار آمدی
قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱۱
گر گلی از گلشن حسنش ببازار آمدی
هر دکانی را نسیم مشک تاتار آمدی
گر حجابی در میان بنده و حق نیستی
قسمت ارباب ظن کی محض پندار آمدی
از تجلی هدایت گر نبودی پرتوی
[...]
قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۳۲ - حکایت استاد و شاگرد
در هوای خویش بیمار آمدی
بنده تزویر و پندار آمدی