گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۵

 

به ایران فرستم فرستاده‌ای

جهاندیده و پاک و آزاده‌ای

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۲

 

چنان بد که روزی فرستاده‌ای

سخن‌گو و روشن‌دل آزاده‌ای

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۹

 

سکندر بشد چون فرستاده‌ای

گزین کرد بینادل آزاده‌ای

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۹

 

ز جایی که آمد فرستاده‌ای

ز ترکی و رومی و آزاده‌ای

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۱۲

 

بجستند موبد فرستاده‌ای

سخن‌گوی و بینادل آزاده‌ای

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۳۰

 

فرستادم اینک فرستاده‌ای

سخن‌گوی با دانش آزاده‌ای

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۴۲

 

فرستاد هندی فرستاده‌ای

سخن‌گوی مردی و آزاده‌ای

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۷۳

 

گزین کرد خسرو پس آزاده‌ای

سخن گوی و دانا فرستاده‌ای

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۴

 

نهالی به دوزخ فرستاده‌ای

نگویی که از مردمان زاده‌ای

فردوسی
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۲۸

 

ابلق ایام را تا بر نشیند میرود

سبز خنگ چرخ پیش قدر او پالادۀ

عنصری
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲۲ - عاشق شدن دختر کهیلا بر فرامرز

 

به پایست بر در فرستاده ای

سخنگو خردمند آزاده ای

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۹ - نامه فرستادن مهراج به دست رسول به نزد ضحاک

 

فرستادم او را فرستاده ای

از این هوشمندی و آزاده ای

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۴۵ - پیام قارن به چینیان و زنهار دادن به آنان

 

دگر روز قارن فرستاده ای

جوانی سخنگوی و آزاده ای

ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۶۹ - تسلیم شهر و زنهار دادن کوش سپاه قراطوس را

 

چو برداری آن را که بنهاده ای

به بند اندری گرچه آزاده ای

ایرانشان
 

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷

 

از زلف هر کجا گرهی برگشاده‌ای

بر هر دلی هزار گره برنهاده‌ای

در روی من ز غمزه کمان‌ها کشیده‌ای

بر جان من ز طره کمین‌ها گشاده‌ای

بر هرچه در زمانه سواری به نیکوئی

[...]

خاقانی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۰ - خراج خواستن دارا از اسکندر

 

ز دارا درآمد فرستاده‌ای

سخنگوی و روشن‌دل آزاده‌ای

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۷ - نشستن اسکندر بر جای دارا

 

جوانی و شاهی و آزاده‌ای

همان به که با رود و با باده‌ای

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۳۳ - داستان نوشابه پادشاه بردع

 

میانجی نه‌ای‌، شاه‌ِ آزاده‌ای

فرستنده‌ای‌، نه فرستاده‌ای

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۵